از مدیریت به سبک اشباح دوری کنید! بسیار دیده شده تا یک مجموعه اقتصادی به موقعیت مناسبی دست می یابد حضور مدیران در مجموعه کم رنگ شده و کار را بدست نزدیکان و معاونان می سپارند. هرگز در این آفت گرفتار نشوید زیرا کارمندان شما را بیشتر از جانشینان قبول دارند.
سواد زندگی- با مشاهده این عنوان قضاوت هایی در ذهن خود خواهید داشت، چه رابطه ای می تواند پیچیده ترین رابطه جهان باشد؟! آیا تا کنون چنین رابطه ای را تجربه کرده ایم؟ و سوالاتی دیگر از این دست…
اگر پست مدیریتی داشته باشید بطور مستقیم مخاطب بحث امروز ما خواهید بود زیرا به عقیده کارشناسان، یکی از پیچیده ترین روابط جهان به فضای موجود میان مدیران و کارمندان باز می گردد. این دو گروه از یکدیگر تصورات نادرستی دارند که همین مساله موجب افزایش چالش ها، فاصله میان مدیریت و پرسنل، کاهش بازده مجموعه و در نهایت حتی ممکن است موجب نابودی یک فعالیت اقتصادی شود.
متاسفانه به رغم آگاهی از این مشکل، تا کنون تلاش چندانی برای کاستن از آن صورت نگرفته و بیشتر در مفاهیم آکادمیک مدیریتی بدان پرداخته می شود. در این مطلب تلاش داریم تا بیان ساده تری از مفاهیم مذکور داشته و مواردی عملی در راستای غلبه بر این مشکل را در اختیار مدیران قرار دهیم.
در ابتدا باید توجه داشت بر خلاف تصور تان به عنوان یک مدیر؛ انگیزه شما برای ادامه فعالیت شغلی تان لزوما بر انگیزه و تصورات کارمندانتان منطبق نیست. به عبارت دیگر اگر شما تنها به سوآوری فعالیت اقتصادی خود توجه دارید نمی توان این حالت را برای کارمندان نیز صادق دانست زیرا فضای فکری این دو گروه کاملا متفاوت است.
بر اساس تحقیقات و بررسی های انجام شده در برترین مدارس اقتصادی جهان؛ “پول” انگیزه اصلی کارمندان برای فعالیت اقتصادی محسوب نمی شود.
حتما می گویید کسب درآمد مهمترین علت فعالیت شغلی است. بله؛ اما تا کنون با خود اندیشیده اید که چه مسائل دیگری موجب تلاش شما برای ادامه کار می شود؟!
یک کارمند فعالیت می کند تا ارزش، وا جایگاه شغلی مناسب داشته باشد وگرنه بسیاری از کارهای نه چندان مناسب وجود دارند که میزان درآمد آنها از حقوق کارمندی بیشتر است پس هر گز به عنوان یک مدیر نباید این مساله مهم را فراموش کنید.
نکته: علت آنکه دیواری بلند میان بسیاری از مدیران و کارمندان ایجاد می شود دقیقا از اشتباه مدیریت و عدم توجه آن به پرستیژ یک کارمند ریشه می گیرد.بیشتر کارمندان علاقه چندانی به مدیر خود ندارند و حتی وی را عامل اصلی بسیاری از گرفتاری های زندگی خود اعم از مرتبط و غیر مرتبط به فعالیت شغلی شان می دانند!
تمرینی برای مدیران:
گام نخست. به عنوان یک مدیر باید تصویر ذهنی خود را از پست کارمندی تغییر دهید. باید بدانید کارمند، شخصی نیست که گرفتار مخارج زندگی خود باشد بالعکس وی شخصی است که در چارچوب یک فعالیت آبرومند تلاش می کند تا هزینه های زندگی خانواده خود را فراهم کند.
گام دوم. کارمندان را موجوداتی نه چندان باهوش تصور نکنید. اتفاقا آنها بسیار تیزبین و زیرک هستند و کوچک ترین حرکت شما زیر ذره بین ایشان قرار دارد. اما چرا؟! چون آنها نیازمند توجه شخص مدیر هستند. یک مدیر موفق دقیقا می داند که کارمندان هر بخش چه فعالیتی دارند و چه مهارت هایی را در شرکت به اشتراک می گذارند، پس به کارمندان خود توجه داشته باشید.
گام سوم. از مدیریت به سبک اشباح دوری کنید. بسیار دیده شده تا یک مجموعه اقتصادی به موقعیت مناسبی دست می یابد حضور مدیران در مجموعه کم رنگ شده و کار را بدست نزدیکان و معاونان می سپارند. هرگز در این آفت گرفتار نشوید زیرا کارمندان شما را بیشتر از جانشینان قبول دارند.
“افزایش حقوق” همیشه چاره ساز نیست
ماجرای پاداش و افزایش حقوق نیز از آن مسائلی است که تکلیف مدیران با آن چندان روشن نیست. آیا افزایش حقوق می تواند تضمینی بر بهبود و توسعه روابط مدیران و کارمندان باشد؟
کارشناسان علم اقتصاد سال هاست این عامل را در قالب آزمون و خطا کنترل می کنند. بی شک افزایش بدون برنامه و غیرکارشناسی حقوق می تواند تهدیدی برای پیشبرد کسب و کار باشد و البته عکس قضیه نیز صادق است!
نکته: مدیران باید گزارش دقیقی از میزان پرداختی ها به کارمندان خود، قوانین مربوط به اضافه کاری و همچنین حد نرمال پرداخت ها در سایر کسب و کارهای مشابه داشته باشند. در اینجا تفاوت شما با سایرین می تواند عاملی بسیار مثبت باشد. برای مثال؛ چنانچه نرمال پرداخت در حوزه فعالیت شما برای یک گروه از کارمندان ماهانه 100 هزارتومان است، شما می توانید سقف پرداخت خود را روی 110 یا 115 هزار تومان تنظیم کنید. این نشان دهنده سخاوت آقای مدیر است. اما در رابطه با پاداش ها جدا توصیه می کنیم فقط و فقط برای خلاقیت ها، نوآوری ها و تلاش جدی کارکنان پاداش در نظر داشته باشید. بدیهی است پرداخت های بی برنامه نه تنها وسیله ای برای محبوبیت یک مدیر نیست بلکه نماینده ضعف تمام عیار آن مدیر نیز محسوب می شود.
مدیر باشید
متاسفانه امروزه در جامعه ما تصور نادرستی از مدیریت بوجود آمده است و هر شخصی که کسب و کاری را راه اندازی می کند بصورت اتوماتیک تبدیل به مدیر مجموعه می شود! اما باید بدانیم مدیریت یک دانش است و پرداخت تخصصی بدان نیازمند دریافت آموزه هایی با استاندارهای بین المللی است.
مدیران در قالب دروسی که پیوسته فرا می گیرند نوع رفتار و روش برخورد با کارمندان را نیز می آموزند، آنها یاد می گیرند چگونه با توسل به تکنیک های رواشناسی نیروی محرکه لازم را در مجموعه خود تقویت کنند.
نکته: یک کمپانی موفق مانند اپل سطح پرداخت بالاتری به کارمندان در مقایسه با سایر رقبا ندارد اما مدیران آن فضایی را ایجاد کرده اند که کارمندان این شرکت به نحو عجیبی به اپل احساس تعلق خاطر دارند و اپلی بودن برای آنها یک افتخار محسوب می شود.
یکی از روش های مناسب برای ایجاد حس وفاداری در کارمندان و متعاقب آن احساس نزدیکی میان پرسنل و مدیریت به تلاش کمپانی برای ایجاد تعمق در وظایف کارمندان باز می گردد. برای آنها دوره های آموزشی در راستای افزایش سطح مهارت و توانایی در نظر داشته باشید و به شدت برای حضور در این دوره های آموزشی آنها را حمایت کنید. حتی اگر لازم بود برای حضور در این کلاس های ارتقای سطح به آنها پاداش بدهید. این رویکردی است که در بسیاری از شرکت های موفق دنیا به انجام رسیده است.
این مبحث ادامه دارد…
“سواد زندگی”، مدرسه آموزش های دانش پایه عصر ایران است. همه رسانه ها می توانند از مطالب این سایت استفاده کنند. اما خواهش می کنیم برای سهیم شدن در گسترش دانایی، با لینک سواد زندگی منتشر فرمایید: