«من حسودم، چه کنم؟!» با حسادت خود روبرو شوید تا بر آن غلبه کنید (5 توصیۀ راهبردی)
سواد زندگی؛ توسعه توانمندیهای فردی؛ سید محمد مهدی شهیدی- شما هم حسودید و به دیگران غبطه میخورید یا گاهی احساس حسادت میکنید؟ بیایید همین اول این را بپذیریم - گرچه این هدف ما نیست - که هر کدام از ما زمانهایی احساس حسادت میکنیم و از قضا بیشتر از همه به کسانی که دوستشان داریم. اما، اگر میدانستیم که با بروز حسادت در رابطه چه چیزی به خطر میافتد، سعی می کردیم با هوشیاری از این احساس منفی دوری کنیم.
در برهه ای از زندگی، همه ما نسبت به افراد دیگری حسادت میکنیم یا غبطه میخوریم. با این حال، تنها هنگامی این احساسات ناسالم و به طور بالقوه خطرناک میشوند که ما یراساس حسادت و رشکورزی رفتار میکنیم.
حسادت، احساسی به قدمت آدم
حسادت همزاد عشق است و به همان اندازه شایع و فراگیر. بنا به کهنترین متون مقدس، زندگی اجتماعی آدمی بر زمین با حسادت قابیل به هابیل (یا بر عکس به روایت انجیل) آغاز میشود. در طول تاریخ حسادت موضوع اصلی و رایج بسیاری از فیلمها و دیگر اشکال هنری بوده و هست و این همه، گویای آن است که آدمی خود میتواند با آگاهی یافتن بر احساسات و مدیریت آن سرنوشت خود را بسازد.
برای بسیاری چندان خوشایند نیست که اگر حسودند آن را بیان یا راجع به آن صحبت کنند. با این حال، هر کدام از ما تا حدی این احساس را داریم اما ترجیح می دهیم در باره آن سکوت کنیم. وقتی این فکر در ما ریشه می دواند که دچار کمبود هستیم، به آرامی برای دیدن آنچه نیز در حال حاضر داریم کور و نسبت به موهبتهای زندگیمان ناسپاس میشویم. بنابراین، اجازه دهید حد و حدود حسادت را مشخص کنیم:
اولاً، حسادت، کینه توزی نسبت به کسی است که از موفقیت یا برتری برخوردار است. ثانیا، حسادت، ترس از دست دادن چیزی است که (درست یا غلط) احساس میکنید مال شماست. مثل، همسرشما، بهترین دوست، همکار و غیره.
رالف هوپکا، استاد روانشناسی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا میگوید: «حسادت، احساس پیشبینی کنندهای برای جلوگیری از "از دست دادن" است».
هیچ چیز نمیتواند مثل حسادت رابطهای را به سرعت خراب کند. به همین ترتیب، هیچکس همسر، شریک، معشوق، خواهر و برادر، همکار و یا دوستِ حسود نمیخواهد و هیچکس از حسادتِ حسود یا رفتار غیر عادی و آزاردهنده حاسدان لذت نمیبرد.
چگونه با حسادت خود روبرو شویم؟
پرسش اصلی این است: چگونه میتوانیم بر حسادت غلبه کنیم؟ چه کاری برای رفع حسادت انجام دهیم؟ در این درس با اتکا به نتایج مطالعات علمی، چند مرحله ارائه شده که توصیه میکنم آن را امتحان کنید:
راهانداز(محرک)های خود را بشناسید
حسادت در واقع نشان دهنده بیاعتمادی شما به رفتارها و اعمال شخصی است که با او رابطه داشتهاید. برای مثال، اگر در گذشته تجربیات
دردناکی داشتهاید، ممکن است مستعد حسادت باشید. پس، مهم است که با همسر، شریک یا دوست
خود در مورد این تجربیات صحبت کنید. این طوری شما می توانید راجع یه راهانداز
(محرک)های حسادت در خودتان و یکدیگر فکر میکنید.
عزت نفس پایین یا داشتن تصویری ضعیف از خود می تواند حس حسادت را برانگیزد. اگر احساس جذابیت و اعتماد به نفس نمی کنید، باور به اینکه همسرتان شما را دوست دارد و برای شما ارزش قائل است سخت میشود. به عبارت دیگر، انتظارات غیر واقعی اغلب باعث حسادت میشود. مثلا این که همسران، شرکا و یا دوستان تمام 100 درصد وقت خود را با هم بگذرانند انتظار سالمی نیست. در واقع، به گفته "جبران خلیل جبران: "شما برای حفظ پیوند خود به فضا نیاز دارید".
به خاطر داشته باشید که احساسات، واقعیت نیستند. آیا چیزهایی را تصور می کنید که واقعاً در آنجا نیستند؟ من به شما توصیه میکنم که از خودتان بپرسند، "آیا این طور است که من فکر میکنم؟ یا "آیا چیزی که من فکر میکنم واقعا اتفاق میافتد؟" اگر پاسخ خیر باشد، افکار منفی را رها کنید. مهمتر از همه اینکه، آنها را قبل از اخراجِ آگاهانه تصدیق کنید.
حسادت اگر رفتار شما را تحتتاثیر قرار دهد میتواند مشکلساز شود. همچنین، اگر رشکورزیدن، بر کلیت احساسات شما ثاثیر بگذارد. اینها برخی از نشانههای رفتاری در حسادت ناسالم است:
- تلفن یا ایمیل شخص را بدون اجازه بررسی کنید.
- به شخص توهین کنید.
- تصور کنید که همسرتان مجذوب شما نیست/ به شما علاقه ندارد.
- عذاب دادن شخص در اوقاتی که پیش شماست.
- متهم کردن شخص به دروغگویی، خیانت یا بیوفایی بدون مدرک.
اگر هر یک از این رفتارها را در روابط خود تشخیص دادید، به دنبال درک دلایل اصلی بیاعتمادی و حساسیت خود باشید. همچنین اگر فکر کردید برای انجام این کار به کمک نیاز دارید، توصیه میکنم زیر نظر درمانگر حرفهای کار کنید.
از حسادت به نفع خود استفاده کنید
اولاً، حسادت در هر رابطه ای واکنشی کاملاً واقعی
و معقول نسبت به اعمال شخص است. به یاد داشته باشید که، در رابطهای که به قدر کافی
خوب باشد، افراد انتظار زیادی از نحوه برخورد با خود دارند. به عبارت دیگر، افراد انتظار
دارند با آنها با مهربانی، عشق، محبت و احترام رفتار شود. آنها همچنین از طرف مقابل
انتظار وفاداری و صداقت دارند.
اگر پاسختان به سوال "آیا برای شما هم چنین است؟" مثبت است، پس باید کاری برای خود بکنید. بنابراین قبل از اینکه احساس حسادت به کینه تبدیل شود، به او بگویید چه احساسی دارید. وقتی احساس یا انتظاراتتان را با او مطرح کردید، به گفته های "من" پایبند باشید. از گفتن جملاتی کلی با قیود زمانی مطلق مانند "تو همیشه" یا "توهرگز" خودداری کنید. درباره احساسات تان در مورد موقعیتی خاص صحبت کنید و از بیان اظهارات کلی در مورد شخصیت شریک زندگی خود بپرهیزید.
در آخر، آنچه را که نیاز دارید بگویید نه آنچه را که نیازی ندارید. به عنوان مثال، "وقتی بیرون هستی، وقتی نمیدانم کجا هستی یا با کی هستی، احساس اضطراب می کنم. من نیاز دارم که به من پیام دهید و به من اطلاع دهید. "
در نتیجه ، هرچه بیشتر صحبت کنید ، روابط سالم تری خواهید داشت. آیا رابطه خاصی وجود دارد که شما را ناراحت کند؟ آیا فکر می کنید که او چیزی را از شما پنهان میکند؟ یا رفتار همسرتان اخیراً تغییر کرده است؟ هر چه که هست، هر چه که ذهن شما را به خود مشغول میکند، با او در میان بگذارید. اینگونه از حس غبطه و حسادت خود بهره درست گرفتهاید.
شما باید با یکدیگر در مورد مراودات، دوستیها و روابط کاری صادق و علنی باشید. بدین ترتیب، شفافیت به شما کمک میکند احساس اعتماد به نفس بیشتری داشتهباشید. هنوز درباره خط قرمزهایتان مطمئن نیستید؟ یک قانون بنیادی مهم این است که از خود بپرسید: "اگر همسرم این نوع مکالمه را با شخص دیگری داشته باشد، چه احساسی خواهم داشت؟" اگر این به شما آسیب برساند، شریک زندگی شما از خط قرمز گذشته است.
همچنین، با اولویت دادن به رابطه خود قبل از کار و دوستانتان، نشان دهید که چقدر برای یکدیگر ارزش قائل هستید. هر بار که این کار را میکنید، اعتمادتان را می سازید و با درک اینکه چه چیزی احساسات شما را تحتتاثیر قرار میدهد از حساسیتهای دوست داشتنی یکدیگر قدردانی میکنید. بدین ترتیب است که از حسادت به نفع خود استفاده خواهید کرد.
صادق باشید
با حسادت خود در کشمکش هستید؟ شریک زندگی شما احتمالاً
قبلاً متوجه شده است و از آن مهمتر، احتمالاً او نیز در بروز این مشکل نقش دارد. با
این حال، با تمرین ارتباطات موثر، همکاری کامل خود را برای حل مشکل اعلام میکنید.
و البته همچنان شریک زندگی خود را نیز مسئول بدانید تا به او نیز این فرصت را بدهید
که از تلاش شما برای حل مساله حمایت کند.
به عبارت دیگر، از نظر عاطفی با خودتان و کسانی که برای شما مهم هستند، روراست و صادق باشید. مطمئن باشید هیچکس نمیتواند ذهن شما را بخواند پس اگر احساس حسادت میکنید، در مورد آن با خودتان روراست باشید. آیا احساس میکنید شایستگی بیشتری برای شغل جدید در محل کار دارید؟ آیا دلیلی دارید که فکر کنید شریک زندگی شما تقلب میکند؟ آیا قبلا به او خیانت کردهاید؟ متاسفانه، ما اغلب از آنچه که در ناخودآگاه اتفاق میافتد بی اطلاع هستیم.
بنابراین، به شما بستگی دارد که ریشه عدم امنیت خود را پیدا کنید و سپس آن را بررسی کنید. آن را پنهان نکنید چون لازم نیست آدم رازی بزرگ را با خود حمل کند. همچنین این برای اعتماد به یکدیگر حیاتی است. حسادت ناشی از عدم اعتماد است. به عنوان مثال، عدم اعتماد به روند زندگی، به شریک زندگی خود و به خودتان.
علاوه بر این، بیاعتماد باعث ایجاد ناامنی می شود که خود باعث ایجاد حسادت است. در واقع، ما این احساسات را خفه می کنیم چون ناخوشایندی هستند. این یک چرخهای معیوب است. بنابراین، تا زمانی که افکار و انرژی شما معطوف به از دست دادن چیزی باشد، دقیقاً آن اتفاق خواهد افتاد. خلاصه، واقعیت سخت و تلخ حسادت این است: یک پیشبینی خودخواهانه.
ببینید حسادتتان چه میگوید
در روانشناسی امروز اگر از درمانگر خانواده بپرسید "چگونه حس حسادتتان را در
رابطه با شریک زندگی تان متوقف کنید" به شما خواهند گفت :"به جای اینکه حسادت
را یک مشکل بدانید، به آن به عنوان یک راه حل نگاه کنید".
باور کنید یا نه، حسادت دری است است که میتوانیم با عبور از آن زندگی مان را روشن و شفافتر ببینیم. و این در رابطه هر موضوعی صدق می کند. بنابراین، به جای اینکه رفتار حسادتآمیز خود را کاملاً متوقف کنید، ابتدا سعی کنید آن را بشناسید و درک کنید.
حسادت می خواهد چه مسالهای را حل کند؟ اگر احساس حسادت می کنید زیرا همسرتان اعتماد شما را شکسته، مشکل اصلی نقض اعتماد است. به همین ترتیب، اگر نسبت به شریک زندگی خود بی اعتماد هستید، این بی اعتمادی شما است که باید به آن توجه کنید و دلایلش را بفهمید. یا اگر به موفقیت های شریک زندگی خود حسادت میکنید، شاید رقابت ناسالمی بین شما ایجاد شده که باید آن را از بین ببرید.
علت حسادت هرچه باشد، به آن به عنوان "راه حل" نگاه کنید. بنابراین، اگر به عقب برگردید میتوانید سرنخ اصلی را پیدا کنید. اینگونه شما یاد خواهید گرفت که چگونه حسادت را در یک رابطه متوقف کنید. با رسیدن به مشکل اصلی، می توانید آن را نشان دهید و برای همیشه از آن خلاص شوید. مهمتر از همه، منبع بی اعتمادی خود را یافته اید.
تسلط بر چگونگی جلوگیری از حسادت در رابطه، بهبودی زخم های گذشته است. آیا شما به دلیل یک مسئله حل نشده مانند آسیب دوران کودکی یا اعتیاد با حسادت دست و پنجه نرم می کنید؟ اگر چنین است، حمایت لازم را برای غلبه بر آن کسب کنید. با یاری گرفتن درست، میتوانید کشمکشهای خودتان را به منابع قدرت خود تبدیل کنید.
مهارتهای مقابله سالم ایجاد کنید
متأسفانه، اگر راه های سالم تری برای برقراری ارتباط
پیدا نکنید، ترک حسادت غالباً دشوار است. اما از آنجا که شریک زندگی شما دلیل
حسادت شما نیست، مهم است که علت را پیدا کنید. به عنوان مثال، اگر شریکتان شما را
فریب نمیدهد بلکه از روی عادت دروغ می گوید چه نیاز هست که شما حسادت کنید؟ میبینید که فقط به آن عادت کردهاید. به همین ترتیب، با مراقبت از خود، سلامت جسمی، عاطفی
و روانی خود را پرورش دهید.
وقتی به مکانیسمهای مقابله سالم اولویت بدهید، آنها به هنجار تبدیل میشوند و بالاخره جای حسادت را میگیرند. مهمترین نکته این است که اجازه ندهید چیزی که در شما نیست تثبیت شود. از طرف دیگر، با تغییر نگاهتان به واقعیت میبینید که خواستههایتان از طریق رفتار و اعمال شما آشکار میشود.
در اینجا، سوال بزرگ و حقیقت سخت این است: "شما روزهای خود را چطور سپری میکنید؟ روزهای شما باید منبع الهامی باشد، که به شما قدرت میدهد. به عنوان نمونه، به شما انگیزه و توانایی کارکردن برای رسیدن به یک هدف بدهد، مهم نیست آن هدف بزرگ است یا کوچک.
احساسات حسادت دارید؟ حسادت ابزاری فوق العاده قدرتمند است اگر به عنوان محرکی برای به دست آوردن آنچه به کار گرفته شود که بیش از هر چه آرزویش را دارید.
گرفتار حسادت نشوید. از طرف دیگر، از نیروی حسادت ورزی بهره بگیرید تا آنچه را که میخواهید از طریق آن بدست آورید هرچند شما کمتر آنچه احساس می کنید کمبود دارید.
خلاصه
احساسات به سادگی چیزی است که شما تجربه
میکنید، هر چند مجبور نیستید به آن تن بدهید. احساس حسادت را در خود نشانۀ چیزی
ببینید که به آگاهی و معرفت شما نیاز دارد، بنابر این با هوشیاری از آن برای تغییر
مثبت استفاده کنید.
کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@
من ناراحت میشم که چرا لحن حرف زدن دوستم با من خشن ولی
با دوستهای هم جنس خود مهربان است
واین رو بارها خواسته ام که با من مهربان حرف بزن
و دلیل بد اخلاقیشو بدون ازش بپرس