راهکارهایی برای نقطه جوش!
سواد زندگی- این روزها جملاتی مانند "اعصابم بهم ریخته"، "ناراحتی فکری
دارم"، "اعصاب ندارم"، "عصبی شدم" و ... را بسیار می
شنویم. اینگونه جملات معمولا با مکمل هایی مانند "مغزم از کار افتاد"، "نفهمیدم
چطور شد" و ... به کار می روند. قطعا به عنوان انسانی که در عصر تکنولوژی
زندگی می کند مواجهه با این مفاهیم نه تنها برایتان عجیب نیست بلکه ممکن است
خودتان هم یکی از کاربران آن باشید!
چنانچه بکار بردن اینگونه جملات و مفاهیم را جز چالش های
گفتاری( که ممکن است به رفتاری نامناسب نیز منجر شوند) بدانیم پس برای حل آن از
روش استاندارد نیازمند مراجعه به مشاور یا روانشناس خواهیم بود تا اینگونه متخصصین بتوانند با توصیه ها و روش
های علمی ما را به آرامش نزدیک تر کنند اما صادق که باشیم باید گفت کمترین افراد
برای اینگونه موارد راهی مراکز مشاوره یا پزشک می شود یعنی اساسا آنرا یک چالش
رفتاری نمی دانند زیرا بیشتر کسانی را که اطراف خود می بیند از همین روش رفتاری
استفاده می کنند! و از این رو هیچگاه به شکل یک چالش دیده نمی شود. اما در مطلب
امروز بدنبال راهکاری هستیم تا هنگام رسیدن به نقطه جوش و به اصطلاح خرابی اعصاب،
رفتارهای متعادل تری را از خود به نمایش بگذاریم.
تحقیقات دانشگاه میشیگان آمریکا نشان می دهد که بالغ بر 90
درصد حوادثی لحظه ای، که افراد مسبب شکل گیری آن هستند بر اثر عدم کنترل روانی و
خشونت های سریع شکل می گیرد. حال در چنین شرایطی افزایش مهارت های رفتاری که
بتواند فرد را از گرفتاری در نتایج رفتار نامناسب خود رهایی دهد اهمیت خاصی خواهد
داشت.
ارزیابی
در مرحله اول توصیه سواد زندگی دستیابی به یک ارزیابی جامع
و صادقانه در رابطه با رفتارهای خودمان است. ساده تر بگوئیم ما خود را بهتر از هر
کسی می شناسیم. می دانیم که چه چیزهایی ما را خشمگین می کند. در چه مواقعی به نقطه
جوش می رسیم، از چه چیزهایی نگران می شویم، به چه مواردی حساسیت بیشتری نشان می
دهیم و ...
تمامی این پرسش ها و هر آنچه که به ذهن تان خطور می کند را
روی کاغذ یادداشت کنید. زمانی که یک لیست کامل در برابر شما قرار گرفت به دقت آنها
را مرور کنید، این بررسی، زمینه ای از پیشگیری را در ذهن شما شکل کمی دهد. یعنی
مغز نسبت به آنچه که مطالعه کرده، حساس می شود و در نتیجه حالت فردی را به خود می
گیرید که آماده مواجهه با یک اتفاق است. قطعا در این حالت واکنش سنجیده تری خواهید
داشت.
تمرین
خوب اکنون که در رابطه با رفتارهای چالشی خود و واکنش هایی
که در زمان نقطه جوش از خودمان نشان می دهیم، اطلاعات بیشتر ی در اختیار داریم
زمان تمرین فرا می رسد. قطعا طی روز از صبح که فعالیت خود را آغاز می کنیم تا شب،
بارها در حالت های چالشی قرار خواهیم گرفت اساسا اگر اینگونه نبود که گرفتار
جملاتی شبیه آنچه که در ابتدای متن گفته شد، نمی شدیم! پس به تدریج تمرین های خود
را در این وضعیت ها آغاز می کنیم.
آن هنگام که می دانیم برخورد یا رفتار یک فرد ما را عصبی می
کند و چاره ای جز معاشرت با وی را نداریم با آمادگی سراغ او می رویم. پیش از هر
چیز یک مکث کوتاه را توصیه می کنیم. یعنی قبل از حرکت به سمت آن شخص یک مکث
کوتاه کرده و وضعیت را مانند آنچه که یادداشت کرده بودیم در ذهن خود سریعا مرور می
کنیم. اکنون می دانیم که بزودی عصبی خواهیم شد پس تلاش می کنیم تا کنترل شده پیش
برویم. شاید در آنجا سوال ایجاد شود که روش ها چه باشد؟ در پاسخ باید گفت کیفیت
روش ها براساس شناخت فرد از خود شکل می گیرد. برای مثال هنگامی که می داند با شخص
مقابل خود قطعا وارد بحث فرسایشی بی نتیجه می شود بی جهت خود را گرفتار این وضعیت
نمی کند و ترجیح می دهد تا ...
یا مثلا در هنگام رانندگی از رفتارهای نادرست سایر رانندگان
به شدت عصبانی می شوید. ممکن است به ناسزا روی آورده و یا حتی ماشین را متوقف کرده
و به سمت خودروی متخلف(البته از نظر شما) حمله کنید! بله این اتفاقی بسیار رایج در
خیابان های امروزی است اما هنگامی که می دانید بزودی در جنین حالتی قرار خواهید
گرفت براساس بررسی ها و تمارین طی شده می توانید خود را در جایگاه بزرگواری حس
کرده و آن فرد را ببخشید! انتخاب روش با
خودتان است اما قبل از هر واکنشی، ما چند ثانیه مکث و تفکر به آنچه قبلا بررسی
کرده اید را توصیه می کنیم.
پس از آنکه این روش را مدتی استفاده کنید به تدریج مهارت
های کنترلی را در خود احساس خواهید کرد. به عبارت دیگر آنچه تلاش می کنیم تا در
لحظات چالشی بکار گیریم تبدیل به عادت های رفتاری می شوند که همراهی آن با شما حسی
از اطمینان و رضایت را ایجاد خواهد ساخت.
http://www.savadezendegi.com/