احساس مسؤولیت مان را کم کنیم!
بخش عمده ای از استرس های ما، ناشی از "احساس مسؤولیت های نامتوازن با قدرت" است. بنابراین اگر همین الان احساس مسؤولیت های خود را به "قدرتی که داریم" محدود کنیم، اثر فوری آن را در کاهش استرس هایمان خواهیم دید. ما مسؤول خیلی چیزها نیستیم، واقعاً نیستیم.
سواد زندگی؛ توسعه توانمندی های فردی/ جعفر محمدی - چرا استرس داریم؟ هیچ کس پاسخ جامعی برای این پرسش ندارد؛ ریشه استرس را می توان از دلایل فیزیولوژیک گرفته تا عوامل محیطی، جست و جو کرد.
در این درس، می خواهیم به یکی از عوامل بسیار مهم استرس بپردازیم که پدید آورنده طیف وسیعی از استرس هاست : عدم تطابق بین "قدرت" و "احساس مسؤولیت".
همه ما، کم یا زیاد، از احساس مسؤولیت برخورداریم:
- به عنوان پدر یا مادر در برابر آینده فرزندان مان
- به عنوان مدیر در قبال شرکت و همکاران مان
- به عنوان یک تاجر درباره آینده مالی کسب و کارمان
- به عنوان یک شهروند در خصوص فردای کشورمان
- به عنوان یک انسان درباره وضعیت انسان ها در جهان
- ...
این فهرست را می توانیم شخصی سازی کنیم و احساس مسؤولیت های خاص خودمان را لیست کنیم.
حالا مقابل هر کدام از احساس مسؤولیت های خود، میزان قدرتی را که برای محقق کردن خواسته تان داریم در نظر بگیریم.
مثلاً به عنوان والدین، در برابر آینده اخلاقی، تحصیلی و شغلی فرزندان مان احساس مسؤولیت داریم ولی آیا به اندازه مسؤولیتی که احساس می کنیم قدرت و اختیار هم داریم؟ مثلاً آیا این قدرت را داریم که تضمین کنیم فرزندان مان بهترین تحصیلات را خواهند داشت یا اخلاقی متعالی خواهند داشت و حتماً شغلی آبرومند و پردرآمد و موفق خواهند داشت؟ معلوم است که نه!
یا اگر صاحب کسب و کاری هستیم و خواهان آینده مالی موفقی برای مجموعه تجاری مان و احساس مسؤولیت هم می کنیم، آیا معنایش این است که حتماً قدرت و اختیار کافی هم برای تحقق خواسته هایمان داریم؟ و مطمئن هستیم که می توانیم نوسانات مالی ناگهانی یا تغییر قوانین و رقبا و تکنولوژی و ... را صد در صد پیش بینی کنیم و بر همه چالش ها غلبه کنیم؟ باز هم معلوم است که نه!
استرس دقیقاً از جایی آغاز می شود که ما احساس مسؤولیت هایی داریم که در قبال آنها قدرت و اختیار کافی نداریم.
راهکار چیست؟
باید بین احساس مسؤولیت و قدرتی که داریم توازن ایجاد کنیم. مثلاً درباره احساس مسؤولیت پدری یا مادری در قبال فرزندان مان، باید بدانیم که ما تنها وظیفه داریم در حد توان خودمان مراقب شان باشیم و تربیت شان کنیم؛ بعد از آن، دیگر در دایره اختیارات ما نیست و نیازی نیست به بیش از آن حتی فکر کنیم.
ما به عنوان مدیر یک کسب و کار، موظفیم بهترین روش های مدیریتی را در حال حاضر به کار ببریم و تا حد امکان، آینده پژوهی و تدبیر کنیم؛ ولی این که واقعاً در آینده چه اتفاقی می افتد و ورشکست می شویم یا توسعه می یابیم در حوزه قدرت و اختیار ما نیست و نباید نگرانش باشیم.
ما به عنوان یک شهروند خوب تنها می توانیم اصول شهروندی و قوانین را رعایت کنیم و در حد خودمان برای بهتر شدن جامعه مان کاری کنیم؛ ولی هیچکدام از ما توانایی آن را نداریم که یک تنه به مبارزه با همه نارسایی های کشورمان برویم و معجزه کنیم.
ما به عنوان انسان، از این که در جهان امروز، جنگ و نابرابری و فقر وجود دارد ناخرسند هستیم؛ ولی اگر برای ایجاد صلح و عدالت در جهان احساس مسؤولیت می کنیم، آیا برای تحقق آن، واقعاً قدرت داریم؟
ما اغلب از تغییر دادن رفتار اعضای خانواده مان نیز عاجزیم چه رسد به تغییر جهان؟! پس چرا باید در قبال چیزی که بر آن تسلطی نداریم احساس مسؤولیت کنیم و دچار استرس شویم؟
کانال سواد زندگی در تلگرام: savadzendegi@
اگر علاقه مند به "توسعه توانمندی های فردی" هستید، این درس ها را از دست ندهید:
گاهی وقتها هیچ کاری نکنید: هنر "بی عملی"
با این 12 کار «از سرعت زندگی بکاهیم» / نگذاریم ماشین زندگی ما را زیر بگیرد
معمولی باشیم؛ این یعنی همان خوشبختی و موفقیت
"خستگی تصمیم" چیست؟ و چگونه از آن در امان باشیم؟
سهم تقصیر شما چقدر است؟ پاسخ هر انسان به این سوال سرنوشت او را رقم می زند
کمال گرا نباشید / کار خود را همین الان و با همین شرایط آغاز کنید
11 حسرت زندگی؛ چه مسیری پیش روی زندگی مان است؟/چگونه پایان خوش برای زندگی مان رقم بزنیم؟
حال خوب چیست؟ چگونه حال مان خوب شود؟ (فرمول حال خوب و 6 پیشنهاد کاربردی)
"دزدی ملایم" و سه پیشنهاد کاربردی
در این درس، می خواهیم به یکی از عوامل بسیار مهم استرس بپردازیم که پدید آورنده طیف وسیعی از استرس هاست : عدم تطابق بین "قدرت" و "احساس مسؤولیت".
همه ما، کم یا زیاد، از احساس مسؤولیت برخورداریم:
- به عنوان پدر یا مادر در برابر آینده فرزندان مان
- به عنوان مدیر در قبال شرکت و همکاران مان
- به عنوان یک تاجر درباره آینده مالی کسب و کارمان
- به عنوان یک شهروند در خصوص فردای کشورمان
- به عنوان یک انسان درباره وضعیت انسان ها در جهان
- ...
این فهرست را می توانیم شخصی سازی کنیم و احساس مسؤولیت های خاص خودمان را لیست کنیم.
حالا مقابل هر کدام از احساس مسؤولیت های خود، میزان قدرتی را که برای محقق کردن خواسته تان داریم در نظر بگیریم.
مثلاً به عنوان والدین، در برابر آینده اخلاقی، تحصیلی و شغلی فرزندان مان احساس مسؤولیت داریم ولی آیا به اندازه مسؤولیتی که احساس می کنیم قدرت و اختیار هم داریم؟ مثلاً آیا این قدرت را داریم که تضمین کنیم فرزندان مان بهترین تحصیلات را خواهند داشت یا اخلاقی متعالی خواهند داشت و حتماً شغلی آبرومند و پردرآمد و موفق خواهند داشت؟ معلوم است که نه!
استرس دقیقاً از جایی آغاز می شود که ما احساس مسؤولیت هایی داریم که در قبال آنها قدرت و اختیار کافی نداریم.
راهکار چیست؟
باید بین احساس مسؤولیت و قدرتی که داریم توازن ایجاد کنیم. مثلاً درباره احساس مسؤولیت پدری یا مادری در قبال فرزندان مان، باید بدانیم که ما تنها وظیفه داریم در حد توان خودمان مراقب شان باشیم و تربیت شان کنیم؛ بعد از آن، دیگر در دایره اختیارات ما نیست و نیازی نیست به بیش از آن حتی فکر کنیم.
ما به عنوان مدیر یک کسب و کار، موظفیم بهترین روش های مدیریتی را در حال حاضر به کار ببریم و تا حد امکان، آینده پژوهی و تدبیر کنیم؛ ولی این که واقعاً در آینده چه اتفاقی می افتد و ورشکست می شویم یا توسعه می یابیم در حوزه قدرت و اختیار ما نیست و نباید نگرانش باشیم.
ما به عنوان یک شهروند خوب تنها می توانیم اصول شهروندی و قوانین را رعایت کنیم و در حد خودمان برای بهتر شدن جامعه مان کاری کنیم؛ ولی هیچکدام از ما توانایی آن را نداریم که یک تنه به مبارزه با همه نارسایی های کشورمان برویم و معجزه کنیم.
ما به عنوان انسان، از این که در جهان امروز، جنگ و نابرابری و فقر وجود دارد ناخرسند هستیم؛ ولی اگر برای ایجاد صلح و عدالت در جهان احساس مسؤولیت می کنیم، آیا برای تحقق آن، واقعاً قدرت داریم؟
ما اغلب از تغییر دادن رفتار اعضای خانواده مان نیز عاجزیم چه رسد به تغییر جهان؟! پس چرا باید در قبال چیزی که بر آن تسلطی نداریم احساس مسؤولیت کنیم و دچار استرس شویم؟
همان طور که گفته شد بخش عمده ای از استرس های ما، ناشی از "احساس مسؤولیت های نامتوازن با قدرت" است. بنابراین اگر همین الان احساس مسؤولیت های خود را به "قدرتی که داریم" محدود کنیم، اثر فوری آن را در کاهش استرس هایمان خواهیم دید. ما مسؤول خیلی چیزها نیستیم، واقعاً نیستیم.
یادمان باشد تنها چیز و تنها کسی که روی آن اختیار داریم "خودمان" هستیم، تازه آن هم نه به طور مطلق. بنابراین سطح و عمق احساس مسؤولیت مان را کم کنیم و تنها روی چیزهایی تمرکز کنیم که بر آنها قدرت و اختیار داریم.
یادمان باشد تنها چیز و تنها کسی که روی آن اختیار داریم "خودمان" هستیم، تازه آن هم نه به طور مطلق. بنابراین سطح و عمق احساس مسؤولیت مان را کم کنیم و تنها روی چیزهایی تمرکز کنیم که بر آنها قدرت و اختیار داریم.
کاهش احساس مسؤولیت در قبال دنیای پیرامون و در واقع، حذف احساس مسؤولیت های نامتوازن، بهترین کمک به خودمان و جهان پیرامون ما است؛ چون هر اندازه استرس کمتری داشته باشیم، انسان سالم تری هستیم و انسان سالم تر بودن، هم برای خودمان بهتر است، هم برای اطرافیان و جهان.
پس بیایید، احساس مسؤولیت مان را هرس کنیم، درست مانند بریدن شاخه های اضافی درختان که به رشد بهتر آنها می انجامد.
پس بیایید، احساس مسؤولیت مان را هرس کنیم، درست مانند بریدن شاخه های اضافی درختان که به رشد بهتر آنها می انجامد.
اگر علاقه مند به "توسعه توانمندی های فردی" هستید، این درس ها را از دست ندهید:
گاهی وقتها هیچ کاری نکنید: هنر "بی عملی"
با این 12 کار «از سرعت زندگی بکاهیم» / نگذاریم ماشین زندگی ما را زیر بگیرد
معمولی باشیم؛ این یعنی همان خوشبختی و موفقیت
"خستگی تصمیم" چیست؟ و چگونه از آن در امان باشیم؟
سهم تقصیر شما چقدر است؟ پاسخ هر انسان به این سوال سرنوشت او را رقم می زند
کمال گرا نباشید / کار خود را همین الان و با همین شرایط آغاز کنید
11 حسرت زندگی؛ چه مسیری پیش روی زندگی مان است؟/چگونه پایان خوش برای زندگی مان رقم بزنیم؟
حال خوب چیست؟ چگونه حال مان خوب شود؟ (فرمول حال خوب و 6 پیشنهاد کاربردی)
"دزدی ملایم" و سه پیشنهاد کاربردی
مطالب پیشنهادی
ارسال دیدگاه
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۲۱
دقیقا همینطوره،یادمان باشد خداونو هم فرموده لا یکلف الله نفساالا وسعها
توازن بین مسئولیت با اختیارات و قدرت می تونه خیلی از مسائل رو حل کنه.
اگه مسئولیت داری باید قدرت و اختیارات هم داشته باشی و در مقابل وقتی قدرت و اختیارات داری، باید پاسخگو هم باشی.
بیشتر وقتها درگیر بودم
راهکار عملی و کاربردی است
سپاس فراوان
این مطلب بسیار سطحی، غیر علمی غیرواقع بینانه و است. نوعی ترجمه و تقلید ناشیانه از نظریات مکانیکی غربی هاست که برای افراد جامعه ماشینی خودشان درست کرده اند؛ و هیچ تناسبی با مردم و فرهنگ جواع شرقی ندارد. عامل اصلی استرسی که گریبانگیر مردم جهان شده شیوه زیستی است که سیستم ضد بشری سرمایه داری بر جوامع تحمیل کرده. نویسنده بجای اینکه به ضرورت تلطیف اراده انسانی و تقویت مناسبات معنوی را راه حل بداند، شیوه زیست بحران زای سرمایه داری را که خود غربی ها در آن گیر کرده اند را تبلیغ کرده و خواستار نقض عواطف انسانی و کاهش مسئولیت های خانوادگی شده است.
موضوع مفید و قابل استفاده بود اگر با مشاغل آشنایی دارید
در مورد اختیار و مسئولیت شغلی مثل ذیحسابی در دستگاههای اجرایی و کاهش استرس و ترس از عواقب اخذ تصمیمات سخت ... مقاله داشته باشید هم استفاده میکنیم چون تعداد کثیری از هموطنان عزیز شاغل این شغل هستند. متشکرم