زندگی مشترک تان را با این مثلث بسنجید و تصمیم بگیرید
فایده دانستن و به کار بردن مدل مثلثی عشق، این است که می توانید درباره زندگی مشترک تان با دید باز تصمیم بگیرید و تعیین تکلیف کنید.
سواد زندگی؛ سواد عاطفی / جعفر محمدی - دکتر "رابرت استرنبرگ"، رئیس پیشین انجمن روان شناسان آمریکا و یکی از 60 چهره برگزیده روان شناسی جهان در قرن بیستم است.
شهرت او عمدتاً به دلیل ارائه "مدل مثلثی عشق" است. او در این مدل کوشیده است فرمولی قابل بررسی در روابط همسران را ارائه دهد.
بر اساس این نظریه، رابطه همسری، مثلثی است که هر زاویه آن نامی دارد:
1 - صمیمیت
صمیمیت بین همسران به معنای رابطه نزدیک فکری، درک متقابل، همدلی، غمخواری، دریافت و ارائه عاطفی، در میان نهادن رازهای زندگی، روی هم حساب کردن و داشتن تجربه خوشایند مشترک است.
2 - اشتیاق
اشتیاق عمدتاً مبتنی بر غریزه است و شامل بعد جسمی و جذابیت های جنسی می شود. هر انسانی می خواهد با غیرهمجنس خود زندگی مشترک داشته باشد و این نیاز حتی در دوران کهنسالی که روابط جنسی کمرنگ می شود ادامه می یابد. این اشتیاق، لازمه زندگی مشترک است.
3 - تعهد
تعهد مبتنی بر احساس مسؤولیت متقابل همسران برای با هم بودن، مراقبت از همدیگر و وفاداری نسبت به همدیگر است.
حال بر اساس وضعیتی که همسران در این سه مورد (صمیمیت،اشتیاق،تعهد) دارند، می توان گفت که دارای چه نوع عشقی هستند:
وضعیت بی ضلعی
1 - بی عشقی مطلق
زمانی که زوج ها نه صمیمی اند، نه شور و اشتیاقی به هم دارند و نه نسبت به هم متعهد هستند. بازسازی چنین زندگی مشترکی بسیار سخت است و ای بسا، جدایی بهترین راه برای رهایی از این وضعیت نابهنجار باشد.
وضعیت های یک ضلعی
2 - فقط صمیمیت = رابطه دوستی
اگر در رابطه ای فقط صمیمیت وجود داشته باشد، آن دو صرفاً با همدیگر رفیق هستند (مانند دو دوست همجنس). چنین رابطه ای را نمی توان رابطه مطلوب همسری دانست و حداکثر می توان نام "رابطه دوستی" بر آن نهاد.
3 - فقط اشتیاق = دلباختگی
افراد، فقط جذابیت های جسمی و جنسی باشد، مدارهای انتقادی در مغز تحت تأثیر هورمون های جنسی موقتاً خاموش می شوند و فرد، جز زیبایی و کمال در طرف مقابل نمی بیند. اما بعد از وصال و فروکش کردن اشتیاق جنسی، زندگی مشترک متزلزل می شود چون دو ضلع دیگر را ندارد. به وضعیتی که در آن فقط اشتیاق حاکم است، "دلباختگی" می گوییم.
4 - فقط تعهد = رابطه پوچ
این وضعیت در روابط بسیاری از همسران جاری است: آنها نه صمیمتی با هم دارند و نه نسبت به یکدیگر اشتیاقی. آنها صرفاً در چارچوب یک تعهد در کنار یکدیگر مانده اند: "چون فرزندان مشترک داریم... چون به تنهایی از عهده کارهایمان بر نمی آییم... چون فشار اجتماعی،فرهنگی،خانوادگی زیاد است... ."
بعضاً برای توصیف این وضعیت، از اصطلاح "طلاق عاطفی" استفاده می شود. چنین وضعیتی را "رابطه پوچ" می نامیم.
5 - صمیمیت + اشتیاق = عشق رمانتیک
این نوع از رابطه، دوستی و شوق وجود دارد ولی خالی از عنصر تعهد است. بنابراین، عمق ندارد. نام این رابطه "عشق رمانتیک" است و چون تعهدی در آن وجود ندارد، بسیار لزران است.
6 - اشتیاق + تعهد = عشق نابخردانه
کسانی که بر اساس جذابیت های جنسی طرف مقابل، دل به او می سپارند و تن به تعهد ازدواج می دهند،دچار "عشق نابخردانه" هستند.
7 - صمیمیت + تعهد = عشق دوستانه
نوع پیشرفته تری از روابط همسران است که هر دو با هم صمیمی هستند و در عین حال نسبت به یکدیگر تعهد دارند. با این حال رفتارهای جنسی در آن کمرنگ است. البته این کمرنگی در هر دوره سنّی معنای خاص خود را دارد. مثلاً اگر زوج تازه ازدواج کرده در هر ماه فقط یک بار با یکدیگر رابطه جنسی داشته باشند، می توان گفت عنصر اشتیاق در زندگی مشترک شان کمرنگ است اما برای زوج های با سن بالاتر باید بر مبنای سن و مقتضیات جسمی قضاوت کرد. این نوع از رابطه "عشق دوستانه" نام دارد و با افزایش سن همسران، بیشتر خود را نشان می دهد.
وضعیت سه ضلعی
8 - صمیمیت + اشتیاق + تعهد = عشق کامل و آرمانی
اگر همسران بتوانند هر سه مؤلفه عشق، یعنی صمیمیت، اشتیاق و تعهد را همزمان داشته باشند، به "عشق کامل و آرمانی" رسیده اند و می توانند با تمام وجود بگویند که "خوشبخت" هستند.
چه کنیم؟
زندگی مشترک تان را با توجه به این سه ضلع عشقی، بررسی کنید و ببینید در کدام بخش دچار مشکل هستید؟
عدم شناسایی دقیق مشکل، مشکلات بعدی به وجود می آورد. مثلاً زوجی دارای "اشتیاق+تعهد" است ولی بین شان صمیمیت وجود ندارد و دچار مشکل و تنش هستند؛ در این حال اطرافیان به آنها می گویند بچه دار شوید تا روابط تان بهتر شود.
با بچه دار شدن، عنصر "تعهد" که از قبل وجود داشته، تقویت می شود ولی "صمیمیت" به همان وضعیت قبلی باقی می ماند.
در واقع توصیه کنندگان می خواستند فرمول "صمیمیت + اشتیاق + تعهد" را ایجاد کنند ولی آنچه به دست می آید این فرمول است: "اشتیاق + تعهد به توان 2" که باز از "صمیمیت" خبری در آن نیست.
بعد از این که متوجه شدید کدام عنصر یا عناصر در زندگی مشترک تان کمرنگ یا مفقود است، باید روی آن متمرکز شوید و برای بازسازی همان ضلع انرژی بگذارید و وقت تان را صرف اضلاع دیگر نکنید؛ در این صورت:
الف) اگر بتوانید ضلع آسیب دیده یا مفقود را بازسازی کنید، زندگی مشترک تان را نجات می دهید.
ب) در غیر این صورت:
- در یکی از انواع ناقص زندگی مشترک، دچار فرسودگی تدریجی می شوید.
- یا باید به چنان زندگی مشترکی پایان دهید.
فایده دانستن و به کار بردن مدل مثلثی عشق، این است که می توانید درباره زندگی مشترک تان با دید باز تصمیم بگیرید و تعیین تکلیف کنید.
شهرت او عمدتاً به دلیل ارائه "مدل مثلثی عشق" است. او در این مدل کوشیده است فرمولی قابل بررسی در روابط همسران را ارائه دهد.
بر اساس این نظریه، رابطه همسری، مثلثی است که هر زاویه آن نامی دارد:
1 - صمیمیت
صمیمیت بین همسران به معنای رابطه نزدیک فکری، درک متقابل، همدلی، غمخواری، دریافت و ارائه عاطفی، در میان نهادن رازهای زندگی، روی هم حساب کردن و داشتن تجربه خوشایند مشترک است.
2 - اشتیاق
اشتیاق عمدتاً مبتنی بر غریزه است و شامل بعد جسمی و جذابیت های جنسی می شود. هر انسانی می خواهد با غیرهمجنس خود زندگی مشترک داشته باشد و این نیاز حتی در دوران کهنسالی که روابط جنسی کمرنگ می شود ادامه می یابد. این اشتیاق، لازمه زندگی مشترک است.
3 - تعهد
تعهد مبتنی بر احساس مسؤولیت متقابل همسران برای با هم بودن، مراقبت از همدیگر و وفاداری نسبت به همدیگر است.
حال بر اساس وضعیتی که همسران در این سه مورد (صمیمیت،اشتیاق،تعهد) دارند، می توان گفت که دارای چه نوع عشقی هستند:
وضعیت بی ضلعی
1 - بی عشقی مطلق
زمانی که زوج ها نه صمیمی اند، نه شور و اشتیاقی به هم دارند و نه نسبت به هم متعهد هستند. بازسازی چنین زندگی مشترکی بسیار سخت است و ای بسا، جدایی بهترین راه برای رهایی از این وضعیت نابهنجار باشد.
وضعیت های یک ضلعی
2 - فقط صمیمیت = رابطه دوستی
اگر در رابطه ای فقط صمیمیت وجود داشته باشد، آن دو صرفاً با همدیگر رفیق هستند (مانند دو دوست همجنس). چنین رابطه ای را نمی توان رابطه مطلوب همسری دانست و حداکثر می توان نام "رابطه دوستی" بر آن نهاد.
3 - فقط اشتیاق = دلباختگی
افراد، فقط جذابیت های جسمی و جنسی باشد، مدارهای انتقادی در مغز تحت تأثیر هورمون های جنسی موقتاً خاموش می شوند و فرد، جز زیبایی و کمال در طرف مقابل نمی بیند. اما بعد از وصال و فروکش کردن اشتیاق جنسی، زندگی مشترک متزلزل می شود چون دو ضلع دیگر را ندارد. به وضعیتی که در آن فقط اشتیاق حاکم است، "دلباختگی" می گوییم.
4 - فقط تعهد = رابطه پوچ
این وضعیت در روابط بسیاری از همسران جاری است: آنها نه صمیمتی با هم دارند و نه نسبت به یکدیگر اشتیاقی. آنها صرفاً در چارچوب یک تعهد در کنار یکدیگر مانده اند: "چون فرزندان مشترک داریم... چون به تنهایی از عهده کارهایمان بر نمی آییم... چون فشار اجتماعی،فرهنگی،خانوادگی زیاد است... ."
بعضاً برای توصیف این وضعیت، از اصطلاح "طلاق عاطفی" استفاده می شود. چنین وضعیتی را "رابطه پوچ" می نامیم.
وضعیت های دو ضلعی
5 - صمیمیت + اشتیاق = عشق رمانتیک
این نوع از رابطه، دوستی و شوق وجود دارد ولی خالی از عنصر تعهد است. بنابراین، عمق ندارد. نام این رابطه "عشق رمانتیک" است و چون تعهدی در آن وجود ندارد، بسیار لزران است.
6 - اشتیاق + تعهد = عشق نابخردانه
کسانی که بر اساس جذابیت های جنسی طرف مقابل، دل به او می سپارند و تن به تعهد ازدواج می دهند،دچار "عشق نابخردانه" هستند.
7 - صمیمیت + تعهد = عشق دوستانه
نوع پیشرفته تری از روابط همسران است که هر دو با هم صمیمی هستند و در عین حال نسبت به یکدیگر تعهد دارند. با این حال رفتارهای جنسی در آن کمرنگ است. البته این کمرنگی در هر دوره سنّی معنای خاص خود را دارد. مثلاً اگر زوج تازه ازدواج کرده در هر ماه فقط یک بار با یکدیگر رابطه جنسی داشته باشند، می توان گفت عنصر اشتیاق در زندگی مشترک شان کمرنگ است اما برای زوج های با سن بالاتر باید بر مبنای سن و مقتضیات جسمی قضاوت کرد. این نوع از رابطه "عشق دوستانه" نام دارد و با افزایش سن همسران، بیشتر خود را نشان می دهد.
وضعیت سه ضلعی
8 - صمیمیت + اشتیاق + تعهد = عشق کامل و آرمانی
اگر همسران بتوانند هر سه مؤلفه عشق، یعنی صمیمیت، اشتیاق و تعهد را همزمان داشته باشند، به "عشق کامل و آرمانی" رسیده اند و می توانند با تمام وجود بگویند که "خوشبخت" هستند.
چه کنیم؟
زندگی مشترک تان را با توجه به این سه ضلع عشقی، بررسی کنید و ببینید در کدام بخش دچار مشکل هستید؟
عدم شناسایی دقیق مشکل، مشکلات بعدی به وجود می آورد. مثلاً زوجی دارای "اشتیاق+تعهد" است ولی بین شان صمیمیت وجود ندارد و دچار مشکل و تنش هستند؛ در این حال اطرافیان به آنها می گویند بچه دار شوید تا روابط تان بهتر شود.
با بچه دار شدن، عنصر "تعهد" که از قبل وجود داشته، تقویت می شود ولی "صمیمیت" به همان وضعیت قبلی باقی می ماند.
در واقع توصیه کنندگان می خواستند فرمول "صمیمیت + اشتیاق + تعهد" را ایجاد کنند ولی آنچه به دست می آید این فرمول است: "اشتیاق + تعهد به توان 2" که باز از "صمیمیت" خبری در آن نیست.
بعد از این که متوجه شدید کدام عنصر یا عناصر در زندگی مشترک تان کمرنگ یا مفقود است، باید روی آن متمرکز شوید و برای بازسازی همان ضلع انرژی بگذارید و وقت تان را صرف اضلاع دیگر نکنید؛ در این صورت:
الف) اگر بتوانید ضلع آسیب دیده یا مفقود را بازسازی کنید، زندگی مشترک تان را نجات می دهید.
ب) در غیر این صورت:
- در یکی از انواع ناقص زندگی مشترک، دچار فرسودگی تدریجی می شوید.
- یا باید به چنان زندگی مشترکی پایان دهید.
فایده دانستن و به کار بردن مدل مثلثی عشق، این است که می توانید درباره زندگی مشترک تان با دید باز تصمیم بگیرید و تعیین تکلیف کنید.
"سواد زندگی"، مدرسه آموزش های دانش پایه عصر ایران است. همه رسانه ها می توانند از مطالب این سایت استفاده کنند. اما خواهش می کنیم برای سهیم شدن در گسترش دانایی، با لینک سواد زندگی منتشر فرمایید:
کانال سواد زندگی: t.me/savadzendegi
مطالب پیشنهادی
ارسال دیدگاه
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۶
انتشار یافته: ۴۵
تأمل برانگیز و اثر گذار است.
اما غیر از ضلع تعهد کدام یک اضلاع اشتیاق و یا صمیمیت قابل ترمیمم هستن؟
وقتی نسبت به کسی تمایل جنسی و اشتیاق غریزی داری اما با هم فصل مشترکی نداری و گفت و گوی صمیمانه و اون حس دوستانه و درک متقابل وجود نداره چطور میشه این ضلع رو ساخت؟
و یا اگر حس دوستی و درک متقابل فراوانی وجود داره اما اشتیاقی وجود نداره ! اینجا چطور میشه نیروری غیر ارادی عشق و اشتیاق رو تحریک کرد؟
با تشکر
صمیمیت در حد چای ریختن برای هم یا همدردی محدود با هم کردن یا تصمیم گیری برای بچه ها است یا در حد رفتن برای خرید و همفکری برای حل مشکلات
اما اشتیاق چاره ای نیست باید یکدیگر را تحمل کنیم ولی در این حد هم یک طرفه هستیم و سر مزاجی شدید همسرم واقعا دلسرد کننده است
نتیجه این شد که وقتی در شرکت کمی با همکار خانم صمیمی شدم عاشق شدم و نزدیک بود همان تعهد هم لگد مال شود و زیر همه چیز بزنم ولی با هوشیاری آن خانم که هر کجا هست خدا حفظش کنه از یک سقوط و آبروریزی نجات پیدا کردم
فعلا در مرحله طلاق عاطفی کج دار و مریض مثل بقیه مردم ادامه میدهیم و این قضیه را لاپوشانی میکنیم
وقتی متن بالا را برای همسرم فرستادم سوء تعبیر کرد و فورا پیغام داد عقده ای همه مردها مثل هم هستند شما عقده از دوران کودکی دارید
طلاق عاطفی انکار ناپذیر است ولی حداقل جلوی بچه ها کمی هیجان توخالی از خود نشان میدهیم تا بمیریم
من از زندگیم خیلی راضی هستم و زن بسیار انسان و فهمیده ای دارم و فکر کنم شانس زندگیم بود
از نظر مالی ضعیف بودند و هستند ولی از نظر انسانیت و معرفت کل خانواده خیلی انسان و باشعور هستند. به نظرم کمی تفکر و کمی گذشت و کمی ایثار در مدت زمان کوتاهی موجی اصلاح هر سه ضلع مثلث میشود.
من تو زندگی شاید ضلع اشتیاق رو کم داشته باشم که استرس روزانه و خستگی زیادی زندکی شهری داره ولی بقیه عالی هستیم.
امیدوارم همه عالی عالی باشند در هر سه ضلع
همسرم سرد مزاج هستن و این مسئله گاها مرا آزار میدهد چه عنصری را باید وارد رابطه امان کنیم که بتوانیم عشق آرمانی را تجربه کنیم .
ممنونم
من همیشه مطالب رو برای خودم بطور خلاصه نگه میدارم تا بتونم بعدا دوباره وحتی سه باره بخونم ولی واقعا این مطلب نتونستم ون همش برای خودم نگه داشتم تا چند بار بخونم مممنون از تلاتون
زندگی اکثر ما ایرانی ها تقصیر خودمون نیست و دلیلش جامعه ای هست که ما درونش قرار گرفتیم٬ خلاصه و مختصر٬ نبود آزادی و وجود محدودیت های گوناگون عامل اصلی شکل گیری و از هم پاشیدگی زندگی هاست.
لطف کنید روی خودتون زوم کنید نه همسر
همه ایراد دارن
اما واقعا کسانی که ازدواج اجباری داشتن هرگز سه ضلع مثلث تکمیل نمیشه،علاقه حتما باید دو طرفه باشه .
مردی که میدونه زنی که وارد زندگیش کرده هیچ علاقه ای به او نداره و زن فقط مثل یک ربات لال داره زندگی میکنه،و میخواد طلاق بگیره رو با تهدید و اجبار باز نگه داره،هم به خودش ظلم میکنه هم به زنش،و فقط میخواد قدرت نمایی کنه،و لاف عشق میزنه،
عشق یعنی راضی بودن به رضای معشوق ،نه زندانی کردن او ،نه ضرب و شتم ،نه ....نه....
دل آدمها باید برای هم بتپد،نه اینکه از ترس و اجبار با هم باشند