سخت کار کردن یا هوشمندانه کار کردن؛ کدام بهتر است؟

سخت کار کردن یا هوشمندانه کار کردن؛ کدام بهتر است؟

به‌روزرسانی: تير ۱۴۰۳
سخت کوشی همیشه منجر به موفقیت نمی شود، اما مؤلفه ای است که به شما امکان می دهد به اهداف زیادی برسید. به هر حال، این روشْ استفاده از منابع در جهت مثبت است. همانطور که می گویند، سخت کوشی اولین قدم برای رسیدن به چیزی است، اما هوشمندانه کار کردن شما را به جایی که می خواهید برسید، می رساند. 

سواد زندگی؛ مدیریت-کار و کسب؛ مریم طرزی، شما کدام یک را توصیه می کنید: سخت کار کردن یا هوشمندانه کار کردن؟ در حالی که هر دو رویکرد در بسیاری از موارد مفید هستند، و همواره بدان توصیه می شود؛ اما در اینجا برآنیم تا به استراتژی ای بپردازیم که  موفقیت را تضمین می کند.

 باید سخت کار کرد یا هوشمندانه کار را پیش بُرد؟ جالب است بدانید که بسیار افراد با استعدادی هستند که ساعت‌های «بی پایانی» را صرف انجام کارشان می‌کنند، اما خیلی کارآمد نیستند. این سخت کوشی در عین ناکارآمدی علاوه بر تأثیر بر اهداف خودِ شرکت، بر سلامت جسمی و روانی کارمند نیز تأثیر می گذارد؛ در چنین شرایطی فرد  به شدت احساس خستگی و بی انگیزگی می کند.

آنچه در اینجا به وضوح قابل مشاهده است  عدم بهره وری بالا و رضایت فردی است که سخت می کوشد و زمان و انرژی زیادی را صرف انجام کارش می کند.

واقعیت این است که بسیاری از شرکت ها استراتژی  کار زیاد هم از نظر فیزیکی و هم روانی و ذهنی  را در اولویت قرار می دهند. و شعارشان سخت کوشی و پشتکار است؛ این استراتژی حتی ممکن است به قیمت از دست دادن تعادل بین کار و زندگی تمام شود؛ یا حتی سلامت فیزیکی و روانی کارکنان را تحت الشعاع قرار دهد. 

بنابراین به نظر می رسد که این رویکرد خیلی هم جوابگو نیست. درسناریوهای اجتماعی رقابت فزاینده، لازم است مکانیسم‌های نوآورانه دیگری برای دستیابی به بهره‌وری، موفقیت و بهداشت روانی به کار گرفته شوند. هوشمندانه کار کردن می تواند کلید این تحول باشد.

"کار کردن  همیشه راهگشاست، زیرا کار نه برای آنچه تصور می کنید، بلکه برای کشف آن قدرت هایی است که در درون شما پنهان شده است."

-بوریس پاسترناک-

سخت کار کردن یا هوشمندانه کار کردن

مدل کلاسیک: سخت کوش باشید


فرهنگ و آموزش نه تنها در کشور ما بلکه در بسیاری از کشورهای جهان همواره پایه موفقیت را در سخت کوشی و پشتکار گذاشته اند. آنها همیشه این ایده را به ما آموخته اند که " باید سخت کار کنیم." این تنها راه موفقیت در امتحانات، مسابقات و چه بسا در عرصه نبرد ِ زندگی است.

موفقیت در گرو تلاش زیاد است؛ پشتکار داشتن سرمایه ای است که نتیجه گرفتن را تضمین می کند؛ همه چیز به نحوی گونه ای اتفاق می افتد که گویی این تلاش مداوم و این سرمایه گذاری بالای انرژی تضمین مطلق موفقیت است، در حالی که همیشه اینطور نیست!

یک نمونه بارز برای اثبات این ادعا اتفاقی بود در طی همهگیری کرونا در کل جهان رخ داد. نتایج تحقیقات منتشر شده در مجله فرانتیئرز این سایکولوژِی نشان دادند که در دوره همه گیری بسیاری در خانه کار می کردند و به اصطلاح دور کار بودند. افراد ساعات زیادی طی روز کار می کردند، اما ساعات بالای کار به هیچ وجه مترادف با کارآیی و بهره وری و رضایت بالاتر نبود. است.

برو کار می کن مگو چیست کار      که سرمایه جاودانی ست کار

سخت کار کردن

 ویژگی های سخت کوشی:


 برخی وظایف و کارها نیمه تمام و ناقص می مانند.

شاید این ادعا در ابتدا سوال برانگیز باشد، چطور آدم سخت کوش کارش نیمه تمام می ماند؟! بگذارید کمی بیشتر به این ویژگی بپردازیم.  فرد سخت کوش انرژی و زمان بالایی را صرف کار می کند،  ولی وظیفه او محدود به انجام صرفاً همان کار نیست، در همین راستا برخی کارها انجام می شوند اما برخی انجام نمی شوند؛ مدریت هوشمندانه لازم برای اینکه مهمترین ها در الویت قرار بگیرند یا انرژی و وقت صرف همه جوانب به یکسان شود، وجود ندارد.

صرف سرمایه فیزیکی و ذهنی  بالا

سخت کوش ها خیلی خوب با تغییر محیط سازگار نمی شوند.

همیشه برنامه ریزی یا مدیریت زمان وجود ندارد.

رویکردها و متدولوژی های سنتی را به کار می گیرد که چندان نوآورانه نیستند.

انجام یک کار زمان زیادی می برد.

کسانی که سخت کار می کنند همیشه نمی دانند چگونه با مشکلات و چالش های غیرمنتظره کنار بیایند

اگرچه کار و صرف انرژی واقعا مطلق است، اما تضمینی برای دستیابی به اهداف مورد نظر وجود ندارد.



در حالی که کار هوشمندانه به فرد امکان می دهد زمان خود را بهتر مدیریت کند و زودتر به خانه برود، سخت کوشی فرد را تقریباً منحصرً به محیط کار می کند. الویت اول کار است و تعادل بین کار و زندگی  به معنای حضور در خانواده به هم می خورد.

سخت کار کردن

اثرات روانی سخت کار کردن 

هنگام تعیین اینکه سخت کار کردن بهتر جواب می دهد یا هوشمندانه کار کردن ، یک عامل وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. کارگری که ساعت های بی پایانی را بدون برنامه ریزی مناسب به کار می گذراند، استرس زیادی را تجربه می کند. اثرات روانی مرتبط با این روش کاملاً پیچیده است:

کم کم بی انگیزگی و ناامیدی ظاهر می شود.

سخت کوشی همیشه باعث ایجاد خودپندارگی مثبت و عزت نفس بالا نمی شود؛ به خصوص اگر نتایج مورد نظرحاصل نشود.

دانشگاه سیتی هنگ کنگ یک متاآنالیز انجام داد که در آن متوجه شد گذراندن ساعات طولانی در محل کار بر سلامت افراد تأثیر می گذارد. شاید خستگی مزمن، کیفیت پایین خواب، اضطراب و حتی افزایش خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی ظاهر شود.

کار هوشمندانه: نوآوری و کارایی

 ممکن است که در طول دوران تحصیل و آموزش ، کسی با ما در مورد کار هوشمندانه صحبت نکرده باشد. ما با فرهنگ مبتنی بر تلاش و پشتکار بالا پرورش یافته ایم و زندگی می کنیم و ناخودآگاه تصور می کنیم که هرکسی که سخت تر کار کند، بیشتر عاید می کند، اما در واقعیت، کلید چیز دیگری است. موفقیت با استفاده کارآمد از زمان و استفاده از ابزارهای نوآورانه و هدف گرا حاصل می شود.

هوشمندانه کار کردن

ویژگی های کار هوشمندانه 

ویژگی اصلی کار هوشمندانه، مدیریت خوب زمان است. تحقیقاتی مانند آنچه در دانشگاه کنکوردیا، کانادا انجام شده است، نشان می دهد که این مهارت به طور قابل توجهی کیفیت زندگی افراد و عملکردشان را بهبود می بخشد. گواه این امر ویژگی های زیر است:

آنها کارکنان انعطاف پذیرتر و مستقل تری هستند.

آنها مهارت سازگار شدن و انعطاف پذیری خوبی دارند.

در نظرشان کیفیت بر کمیت ارجحیت دارد.

هوشمندانه کار کردن به معنای خلاق و نوآور بودن است.

این راهی برای جلوگیری از به تعویق انداختن کارهاست.

آنها همیشه هدف گرا هستند و هر کار را به طرز سازمان دهی شده ای مدیریت می کنند.

اساس کار هوشمندانه، اهدافی است که هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت باید به آن دست یافت.

 طرز فکر انها به نحوی است که همیشه برای رویارویی با چالش ها و مشکلات اماده اند.

آنها از روش های مبتکرانه برای رسیدن به اهداف استفاده می کنند و نتایج را ارزیابی می کنند تا ببینند چه چیزی می تواند بهبود پیدا کند.

برنامه ریزی در کار هوشمندانه ضروری است و این کار با یک ارزیابی خوب شروع می شود.

در کار هوشمندانه، کارمند برای دستیابی به اهداف پیشنهادی شرکت بسیار خودمختارتر و آزادتر است.

هوشمندانه کار کردن

اثرات روانی کار هوشمندانه


یکی از بهترین اثرات کار هوشمندانه این است که فرد کنترل کاملی بر کار دارد و بسیار خودمختارتر و مستقل تراست. همینطور با داشتن مدیریت و برنامه ریزی بهتر در کارهای روزمره، کم کم راه رسیدن به هدف را هموار می بیند. این باعث تقویت خودکارآمدی فرد می شود، آنها احساس شایستگی بیشتری می کنند و عزت نفس آنها بهبود می یابد.

یکی از مزیت های مهم دیگر هوشمندانه کار کردن نسبت به سخت کار کردن ایجاد تعادل بین کار و زندگی است. در هوشمندانه کار کردن خانه و خانواده فدای کار نمی شوند.
این مدیریت موثر به کارمندان اجازه می دهد تا به راحتی زمان کاری خود را بهینه کنند و بر رفاه خود و شرکت تأثیر بگذارند. هر گونه انرژی جسمی و ذهنی که به خوبی کانالیزه شود، نتایج مطلوبی به همراه دارد.

 

سخت کار کردن یا هوشمندانه کار کردن؛

سخن پایانی:

در این مرحله، رویکرد واضح است: 
- رویکرد کاری که با ذهنیت و نگرش هوشمندتر و انعطاف‌پذیرتر پشتیبانی می‌شود، همیشه سودمندتر، سازنده‌تر و موفق‌تر خواهد بود.

با این حال، لازم است تأکید شود که هوشمندانه کار کردن نیز به معنای سخت کوشی است. فقط به روشی برنامه ریزی شده تر با دانستن اینکه چگونه انرژی فیزیکی و ذهنی خود را همیشه سرمایه گذاری کنید. علاوه بر این، هوش، ذهنیت نوآورانه و انعطاف پذیر نیز به معنای تلاش و سخت کوشی است.

این دو کره باید با هم استفاده شوند، اما همیشه نبوغ و کیفیت را بر کمیت ترجیح می دهند. این تنها راه برای مدیریت بهتر زمان، قدرت و انگیزه است. چیزی که در مشاغل مشهود است این است که اغلب زمان بیهوده هدر می رود و گاهی اوقات تلاش بدون اینکه نتایج مورد انتظار را به همراه داشته باشد بر سر زبان ها می افتد.

در مواجهه با این سوال که کار سخت یا هوشمندانه کدام عاقلانه تر است، اجازه دهید بعد دوم را ترجیح دهیم، بدون اینکه ارزش فداکاری و تلاش منظم و سازماندهی شده را کنار بگذاریم. این ترکیبی است که به اشتیاق و انگیزه افزوده می شود و منجر به موفقیت می شود.

 

 

کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@

 

اشتراک‌گذاری
بدون نظر
مطالب پیشنهادی
ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید