
13 دلیل عمده خیانت زناشویی کدامند؟
خیانت زناشویی میتواند ریشه در عوامل متعددی داشته باشد. از نظر شخصیتی، افرادی که به طور ذاتی دارای سطح پایینتری از تعهد و پایبندی هستند، بیشتر مستعد خیانت هستند. همچنین، سبکهای دلبستگی ناایمن نیز میتواند زمینهساز بروز رفتارهای خیانتآمیز باشد. از سوی دیگر، عوامل محیطی مانند فشارهای شغلی، فاصله جغرافیایی و محدودیتهای اجتماعی-فرهنگی نیز میتوانند زمینهساز خیانت شوند
خیانت زناشویی در تعیین وضعیت رابطه نقش مهمی دارد؛ رابطههای ناپایدار، فاقد صمیمیت و فقدان هوش هیجانی در زوجین، آسیبپذیری زناشویی را افزایش میدهد. درک این عوامل مختلف میتواند به زوجین کمک کند تا از بروز خیانت پیشگیری کنند و در صورت وقوع آن، آن را مدیریت نمایند.
در شکل گیری خیانت های زناشویی طیف گسترده ای از عوامل و دلایل دخیل هستند. یکی از علت های حائز اهمیت در خیانت های زناشویی، عدم رضایت در رابطه جنسی است.
خیانت زناشویی؟!
1- عدم رضایت از رابطه جنسی
به طور کلی انگیزه های زمینه ساز خیانت در روابط زناشویی بر اساس جنسیت متغیر است. از آنجایی که مردان در مقایسه با زنان نسبت به رابطه جنسی تمایل بیشتری دارند، خواستار توجه هستند.
اکثر مردان عشق و علاقه خود را به صورت فیزیکی ابراز می نمایند. اغلب آن ها نمی توانند از کلمات احساسی برای ابراز علاقه استفاده نمایند. بدین ترتیب رابطه جنسی را بهترین راه برای برقراری ارتباط و صمیمیت برمی شمارند.
در صورتی که مردان برای برقراری رابطه جنسی با موانع مواجه شوند، تحت تاثیر احساس ناامنی و نیاز فراوان به خیانت می پردازند.
تحقیقات بیانگر آن هستند که بالغ بر 40 درصد از زوج های متاهل تحت تاثیر خیانت واقع می شوند.
اصلی ترین عامل خیانت زنان از یک خلاء عاطفی نشات می گیرد. در اکثر موارد اصلی ترین دغدغه بانوان به آرزوی بهترین و دوست داشتنی بودن برای همسرشان اختصاص دارد.
هنگامی که زنان احساس نادیده گرفته شدن می کنند و مورد قدردانی مناسب واقع نیستند، در جست و جوی صمیمیت عاطفی خارج از ازدواج می گردند.
توجه داشته باشید که محرک اساسی برای خیانت های زناشویی، رضایت جنسی به شمار نمی رود. بدین ترتیب ممکن است کسالت در رابطه زناشویی زن و مرد را به خیانت سوق دهد.
در راستای پیشگیری از خیانت های زناشویی ناشی از مشکل در روابط جنسی بهتر است تعامل موثر میان زن و شوهر شکل بگیرد.
2. وجود مشکل در روابط زناشویی
مشکلات در روابط زناشویی یک فاکتور خطر برای شکستن عهد و پیمان زناشویی به شمار می روند. اکثر زوجین در سال های نخست ازدواج دچار ناسازگاری هستند. بی شک تداوم ناسازگاری می تواند منجر به شکل گیری احساس پشیمانی شود و فرد را مستعد خیانت سازد.
در حقیقت رایج ترین علت خیانت زناشویی به نارضایتی از نظر جنسی و عاطفی اختصاص دارد.
مشکلات زمینه ساز خیانت در روابط زناشویی شامل عدم احترام، کاهش ارتباطات، قطع ارتباط های عاطفی و فیزیکی، آزار عاطفی و خشونت خانگی می شود.
3. مسائل روانی و اختلالات شخصیت
یکی از عوامل تاثیر گذار در خیانت زوجین، ابتلا به اختلالات روانی به خصوص اختلال دوقطبی است.
احتمال خیانت در زوجین مبتلا به اختلالات شخصیت و ویژگی های خودشیفتگی بسیار زیاد است. فردی که در رابطه زناشویی دارای خودشیفتگی است ممکن است تحت تاثیر نفس و احساس استحقاق به خیانت تمایل پیدا کند.
مبتلایان به اختلال شخصیت ضمن برخورداری از خودمحوری عمدتا فاقد همدلی هستند.
4. مسائل مربوط به دوران کودکی
احتمال می رود زوج خیانت کار دارای مسائل مربوط به دوران کودکی باشد. فاکتور هایی نظیر سوء استفاده جنسی، بی توجهی و خیانت والدین می توانند در توانایی فرد برای حفظ روابط متعهدانه اختلال ایجاد نمایند.
فردی که تحت تاثیر آزار جسمانی، جنسی، عاطفی و بی توجهی سابقه ترومای دوران کودکی دارد، مستعد خیانت است. این امر در صورت عدم حل تعارض ها تشدید می گردد.
در مواردی فرد خیانت کار بدون همدلی نسبت به تک همسری ارزش قائل نمی شود. همچنین احتمال می رود عواقب خیانت را در نظر نگیرد.
5. تاثیر رسانه های اجتماعی
از انجایی که با پیشرفت تکنولوژی خیانت از طریق روابط عاطفی آسان تر شده است، عمده طلاق های زوجین به موجب تاثیر رسانه های اجتماعی شکل می گیرد. در خیانت اینترنتی ممکن است دو نفر هرگز با یکدیگر ملاقات نداشته باشند.
یکی از تاثیراتی که رسانه های اجتماعی در رابطه زناشویی می گذارند، ارائه فیلم های پورن است. پورنوگرافی یک عامل خطرناک برای ازدواج است که متاسفانه به آسانی در وب سایت های اینترنت در دسترس عموم قرار دارد.
6. اعتیاد
یکی از عوامل خطرناک در خیانت های زناشویی اعتیاد به سوء مصرف مواد و الکل است. الکل قادر است میل به رابطه جنسی را مهار نماید. به گونه ای که فرد مصرف کننده ممکن است حتی در حالت هوشیاری از برقراری رابطه اجتناب نماید.
علاوه بر این، اعتیاد زمینه ساز شکل گیری عادت های رفتار مخرب نظیر دزدی و دروغ است.
با مصرف بیش از حد مواد مخدر و نوشیدنی های حاوی الکل افراد توانایی کنترل بر رفتار را از دست می دهند. ممکن است مصرف کنندگان مواد مخدر به صورت موقتی احساس شیفتگی داشته باشند و با ایجاد فاصله از شریک زندگی خود زمینه را برای خیانت مهیا نمایند.
7. سبک دلبستگی
سبک دلبستگی نقش بسزایی در شکل گیری خیانت های زناشویی دارد. در واقع سبک های مختلف دلبستگی نظیر احساس ناامنی، اختلال صمیمیت و اجتناب از دلبستگی شریک زندگی را به سمت خیانت سوق می دهد.
علاوه بر این، ضعف در عزت نفس می تواند یک فاکتور مهم برای شکل گیری خیانت های زناشویی به شمار برود.
8. انتقام
یکی از علت های بالقوه در خیانت های زناشویی، انتقام است. هنگامی که یکی از طرفین ازدواج تجربه رابطه نامشروع دارد یا به طریقی به شریک زندگی آسیب رسانده است، ممکن است فرد برای انتقام به خیانت روی بیاورد.
در واقع شکستن عهد و پیمان زناشویی ناشی از انتقام در افرادی مشهود است که از جانب همسر مورد خیانت واقع شده اند. بدین ترتیب سعی می کنند تا از طریق خیانت انتقام آسیب روانی وارده را اعمال کنند.
9. فروکش کردن هیجان های اولیه ازدواج
ممکن است با گذر زمان هیجان های اولیه ازدواج فروکش کنند. در این گونه شرایط اغلب مردان و زن هایی که در جست و جوی عشق تازه و هیجان هستند مستعد خیانت زناشویی قرار می گیرند. این نوع خیانت زمانی شکل می گیرد که زوجین درک مناسبی از چگونگی بلوغ عشق در ازدواج را نداشته باشند.
علاوه بر این، در تداوم یک رابطه اشتیاق تاثیرگذار است. از دست رفتن شور و شوق اولیه یک عامل خیانت است. در واقع برای دوام روابط عشق به تنهایی کفایت نمی کند. ممکن است زوجین با وجود عشق و لعاقه به همسر نتوانند شور و شوق را در رفتار ها بروز دهند. در این گونه شرایط زوجین ضمن برخورداری از عشق و علاقه به مثابه ی دوست در خانه هستند.
در طی این روند میل جنسی به طرز چشمگیری کاهش پیدا می کند و فرصت برای برقراری رابطه با افراد خارج از ازدواج مهیا می گردد.
بدین ترتیب می توان فقدان اشتیاق در رابطه را علتی برای شکل گیری خیانت های زناشویی محسوب کرد.
10. عدم تعهد و احساس قدردانی نشدن
مطالعات در سال 2018 بیانگر آن هستند که عدم تعهد در روابط افراد را به خیانت مشتاق می سازد.
علاوه بر این، احساس قدردانی نشدن می تواند زمینه ساز بی وفایی باشد. در یک زندگی معمولی دو طرف قضیه برای پایداری ازدواج اقداماتی را انجام می دهند. به طور مثال آقایان برای تامین مخارج خانه مشغول کار می شوند و بانوان وظیفه مراقبت از فرزند و انجام کار های منزل را برعهده دارند.
احتمال می رود غلفت از قدردانی بابت زحمات فراوان همسر، احساس نادیده گرفته شدن را به وجود آورد.
11. سطح پایین هوش هیجانی
هوش هیجانی نقش حیاتی در برقراری روابط سالم و شاد دارد. روان شناس ها بر این باور هستند که افراد دارای هوش هیجانی پایین بیشتر به شکستن عهد تمایل دارند. هوش هیجانی زمینه ساز صمیمیت است. اشخاصی که از هوش هیجانی پایینی برخوردار هستند نمی توانند شریک زندگی خود را درک نمایند.
بدین ترتیب طرف مقابل رابطه به موجب احساس عدم شناخت و ناتوانی در برقراری ارتباط به خیانت تمایل پیدا می کند.
12. عدم تلاش برای بهبود روابط عاطفی و صمیمی
یکی از عوامل اساسی در افزایش آسیبهای زناشویی و خیانت، عدم تلاش برای بهبود روابط عاطفی و صمیمی میان زوجین است. در طول زمان، اگر زوجین به بهبود و توسعه صمیمیت و عاطفه میان خود اهتمام نورزند، این امر میتواند منجر به فاصله گرفتن از یکدیگر شود.
بیتوجهی به نیازهای عاطفی همسر و عدم سرمایهگذاری در حفظ و ارتقای کیفیت رابطه، شرایطی را ایجاد میکند که زمینه برای بروز رفتارهای خیانتآمیز فراهم میشود.
در چنین شرایطی، یکی از طرفین ممکن است به دنبال جبران کمبودهای عاطفی خود در روابط خارج از چارچوب زناشویی باشد. درنتیجه، تلاش مداوم زوجین برای حفظ و بهبود صمیمیت و ارتباطات عاطفی میتواند از بروز خیانت پیشگیری کند.
13. رشد طرحواره های ناسازگار در زوجین
وجود انواع طرحواره های ناسازگار در افراد میتواند به آسیبهای زناشویی، مشکلات خانوادگی، خیانت و حتی طلاق منجر شود. طرحوارههای ناسازگار، الگوهای عمیق و پایداری از افکار، احساسات و رفتارهای ناسالم هستند که از دوران کودکی شکل گرفتهاند و بر روابط فرد با دیگران تأثیر میگذارند.
افرادی که دارای طرحوارههای ناسازگار هستند، معمولاً در روابط صمیمی خود دچار مشکل میشوند. آنها ممکن است به ابراز نیازهای خود نتوانند، مرزهای شخصی ضعیفی داشته باشند، یا به طور مکرر درگیر تعارضات و سوءظنها شوند. این الگوهای ناسالم در روابط زناشویی و خانوادگی به تنش، عدم صمیمیت و در نهایت، جدایی و طلاق منجر میشود.
یکی از مثالهای مرتبط با خیانتها و رشد طرحوارهها میتواند مربوط به طرحواره “بیاعتمادی/بدرفتاری” باشد.
افرادی که دارای این طرحواره هستند، معمولاً تجربه خیانتهای مکرر یا سوءاستفاده در روابط قبلی خود را داشتهاند. در نتیجه، این طرحواره در ذهن آنها شکل گرفته است که دیگران قابل اعتماد نیستند و همواره در تلاش برای سوءاستفاده از آنها هستند.
در چنین شرایطی، پس از ازدواج و تشکیل یک رابطه جدید، فرد با دو سبک مقابلهای متفاوت روبرو میشود:
حالت افراطی: در این حالت، فرد همواره مشکوک و بدبین بوده و به دنبال نشانههای خیانت یا سوءاستفاده میگردد. او ممکن است به همسرش اعتماد نداشته باشد و مکرراً او را زیر نظر بگیرد یا از او بخواهد که همه فعالیتهای خود را به او گزارش دهد.
حالت تسلیم: در این حالت، فرد به طور کامل از خود و حقطلبیهایش صرف نظر کرده و حتی اگر نشانههایی از خیانت ببیند، چیزی نمیگوید و همچنان اجازه میدهد که همسرش هر کاری دلش میخواهد انجام دهد.
منبع:موسسه آموزش عالی هفتاد