حتما شما هم در جایگاه والدین با این سناریو کمابیش آشنا هستید: فرزندتان در مدرسه آرام و مؤدب است، رفتار شایسته ای با معلم ها و دوستانش دارد، به قوانین احترام می گذارد، اما به محض اینکه به خانه می رسد، تغییر می کند؛ عمدتاً عصبانی است و رفتار و کردارش با شما از زمین تا آسمان با رفتارش با معلم یا دوستانش یا با فامیل فرق دارد!
سواد زندگی؛ تربیت فرزندان؛ مریم طرزی برای خیلی از پدر و مادرها اهمیت اساسی دارد که فرزندشان بیرون از فضای خانه رفتار مؤدبانه ای داشته باشد؛ مثلاً سلام کند، خوب صحبت کند، احترام بگذارد و به قول معروف آبروی والدین را بخرد. اما گاهی پیش آمده است که در بعضی از خانواده ها با کودکانی روبه رو می شویم که در خارج از خانه مثلاً در مدرسه، در منزل فامیل یا نزد دوستانشان رفتار و گفتاری کاملاً مؤدبانه و البته متفاوت با رفتارشان در خانه با والدین یا با خواهرها و برادرهایشان دارند.
کودکی را در نظر بگیرید که وقتی در منزل دوست اش است عباراتی مثل ِ ” لطفاً ” و ” متشکرم ” را به کار می بَرد؛ اما در خانه انگار طلبکار است؛ در ملاقات با همسایه ها محترمانه رفتار می کند؛ به قوانین احترام می گذارد، اما به محض اینکه وارد حریم خانه می شود، باید دائم به او تذکر دهیم که درها را به هم نکوب؛ بدو بدو نکن؛ داد نزن؛ کمی تو آشپزخانه به مامان کمک کن؛ اتاقتو تمیز کن و غیره!
اما دلیل این ناهمسانی رفتار در فضاهای مختلف چیست؟ و چنانچه رفتار فرزندمان را در بیرون از خانه تایید می کنیم و انتظار داریم که در خانه هم همان طور رفتار کند چه باید بکنیم؟
چگونه می توان این شکاف در رفتار فرزندان را درک کرد و توضیح داد؟ برای رفع آن چه باید کرد؟
بچه ها خیلی زود از تاثیرات رفتارشان آگاه می شوند؛ همه کودکان، حتی بهترین شان هم هرازگاهی بد رفتار می کنند.
هنگامی که کودکان خردسال خسته هستند، برای مثال پس از یک جلسه بازی یا یک روز طولانی در مهد کودک یا مدرسه، بسیارتحریک پذیر و آشفته اند. کودکان همچنین به طور طبیعی کنجکاو هستند و ممکن است گاهی اوقات فقط برای آزمایش تأثیرات رفتارشان بر دیگران با شما رفتار بدی داشته باشند.
گاهی بچه ها فقط برای اینکه اطرافیان شان را امتحان کنند و ببینند چه اتفاقی می افتد، بد رفتار می کنند.
با این حال، به نظر می رسد برخی از کودکان زمانی که در خانه هستند، پیوسته رفتار بدی دارند. برای درک این پدیده، باید بر روی آنچه که آنها را به چنین واکنشی برمی انگیزد، تمرکز کنیم.
کودکان از سنین بسیار پایین متوجه می شوند که هر یک از رفتارهای آنها می تواند تأثیراتی بر محیط شان داشته باشد. به عنوان مثال، نوزادان به سرعت متوجه می شوند که گریه یک راه بسیار موثر برای نشان دادن ناراحتی است. والدین به سرعت یاد می گیرند که وقتی کودک شان گریه می کند، پوشک خیس را عوض کنند یا به او غذا بدهند. وقتی نوزاد لبخند می زند، بزرگسال معمولاً به او لبخند می زند و او را در آغوش می گیرد.
بنابراین کودکان به سرعت درک می کنند که رفتار آنها می تواند وسیله ای موثر برای کنترل اعمال دیگران باشد.
پاداش گرفتن برای رفتار بد
رفتار کودکان، چه مطلوب و چه نامطلوب، همواره تحت تأثیر پیامدهایی است که به همراه دارد. اصولا کودکان و خردسالان وقتی با یک رفتار به خواسته خود می رسند، همان رویه را پیش می گیرند.
گاهی اوقات واکنش های والدین یا خواهر و برادر ناخواسته و تصادفی دادن پاداش به رفتار بد آنان است، بی آنکه خودشان متوجه واقعیت امر شوند. کودکان در چنین شرایطی این طور استنباط می کنند که این رفتار همواره نتیجه می دهد.
بر همین اساس کودکان درمی یابند که وقتی آنچه از آنها خواسته می شود را انجام نمی دهند، توجه ویژه والدین خود را دریافت می کنند. به این صورت که والدین با آنها بحث می کنند، دستورالعمل ها را بی وقفه تکرار می کنند و همواره حواس شان متوجه این است که آیا کودک بالاخره کاری را که از او خواسته بودند انجام می دهد یا نه.
احتمالا بزرگسالان این رویه را به عنوان یک “پاداش” نمی بینند، اما کودکان متوجه می شوند که این طوری مادر یا پدرشان برای آنها وقت می گذارد.
کودکان همچنین می فهمند که والدین شان خیلی وقت و حوصله ندارند که به ناله و زاری آنها بپردازند و با اولین شکوه و شکایت زود تسلیم می شوند. این رفتار در مورد استفاده از گوشی یا تبلت یا اسباب بازی های دیگر خیلی خوب جواب می دهد.
آنها متوجه می شوند که هنگام شکایت و ناله احتمال بیشتری برای دریافت یک دستگاه الکترونیکی دارند. در این سناریو، کودک به هدف خود میرسد و والدین از اینکه آیپد را به او دادهاند، آسوده میشوند، زیرا به یک صدای بسیار تحریککننده (حداقل در کوتاهمدت) پایان میدهند. از آنجایی که هم کودک و هم والدین از این موقعیت سود می برند، این تعامل احتمالاً تکرار می شود.
چرا کودکان در مدرسه رفتار بهتری دارند؟
وقتی کودکان در حضور افرادی هستند که کمتر با آنها آشنا هستند، نمی دانند طرف مقابل شان چه واکنشی نشان خواهد داد یا چه رفتاری برای شان پاداش خواهد آورد. در این شرایط معمولاً رفتارهای ناخواسته حداقل به طور موقت کمتر دیده می شود.
کودکان همچنین به دلیل رفتارهای هوشمندانه و سازماندهی شده معلمان حرفه ای و با تجربه می توانند در مدرسه بهتر از خانه رفتار کنند.
در ضمن کودکان در مدرسه بی وقفه درگیر فعالیت های احتمالا خوشایند هستند؛ بنابراین در این مکان انتظارات رفتاری به خوبی رسمیت می یابد و نگرش های خوب به وضوح با توجه، تمجید و پاداش های مادی کوچک مانند تشویق همسالان پاداش داده می شود.
چگونه والدین می توانند فرزندان خود را تشویق کنند که در خانه بهتر رفتار کنند؟
خبر خوب این است که اگر بچه ها در یک محیط دیگر غیر خانه مثلا در مدرسه یا منزل فامیل ، خوب رفتار کنند، می شود به سادگی با تاکتیک هایی ساده و البته با وقت گذاشتن و حوصله کردن شاهد بروز همان رفتارها از سوی آنها در خانه هم باشیم.
والدین می توانند میزان نیاز کودکان به آرامش و راحتی و داشتن حس خوب در خانه را بسنجند، و بر همین اساس از آنها انتظار داشته باشند که طبق قوانین خانه رفتار کنند و مودب باشند. با کمی تعدیل، معمولاً می توان بهبود قابل توجهی را در رفتارشان دید.
چند راهکار عملی برای والدین:
روالها و روتین های معمولی ایجاد کنید
به این معنا که به کودک خود اجازه دهید استراحت کند، یک میانوعدۀ سالم به او بدهید، و سپس وقتی از مدرسه یا گردش به خانه میآید، فعالیتهای جذابی را برای او فراهم کنید.
حواس تان به تغذیه و گرسنگی و خستگی فرزندتان باشد. بچه ها معمولاً یادشان می رود که چیزی خورده اند یا نه. انها اغلب به زبان نمی آورند که ضعف دارند. گاهی عصبیت آنها ناشی از افت قند خون، گرسنگی، تشنگی یا خستگی است.
حتما در خانه ابتدا به نیازهای جسمی او پاسخ دهید. به ویژه حواس تان به وقت خواب و استراحت فرزندتان باشد. با اطمینان از این موارد فعالیت هایی جذاب و مفرح را برایش ایجاد کنید؛ کار با رنگ، دویدن بیرون از خانه، بازی با توپ، فوتبال دستی که آرامبخش هم هستند یا به سوزاندن انرژی کودک کمک میکنند.
قوانین ساده ی مشخص وضع کنید
مشخصا به فرزندتان بگویید که از او انتظار دارید وقتی بازی اش تمام می شود، اسباب بازی هایش را جمع کند؛ وقتی تکالیف اش را می نویسد کیف مدرسه اش را مرتب کند، و دفتر و لوازم التحریرش را روی زمین یا میز رها نکند؛ یا با کفش روی فرش نیاید؛ یا بگوید : « لطفاً»؛ « متشکرم». به او یاد دهید که تشکر کند.
اول از خودتان شروع کنید
بسیار بسیار مهم است که رفتار و گفتار خود شما در خانه با او، با همسرتان و با دیگران محترمانه و مؤدبانه باشد. بچه ها از والدین الگو می گیرند. مهمترین الگوی آنها به ویژه در کودکی شمایید!
همواره در ارتباط با همسرتان یا با او از عبارات محبت آمیز، محترمانه اما صمیمی استفاده کنید. تشکر کنید؛ قدردان باشید. زحمات همسرتان را قدر بدانید. بگذارید او هم ببیند و از شما الگو بگیرد.
تلاشهای رفتاری خوب فرزندتان را تصدیق و تشویق کنید
با توضیح اینکه چه چیزی شما را خوشحال میکند اجازه دهید فرزندتان بداند که کار درست را انجام داده است. این باعث می شود که این رفتار دوباره تکرار شود. مثلا برای اینکه اسباب بازی اش را به برادرش هم داده تا با هم بازی کنند، تشوق اش کنید.
از اینکه وقتی به او آب داده اید، به شما گفته است : « ممنونم»، ابراز خوشحالی کنید.
به طور منظم لحظاتی هر چند کوتاه را با کودک خود بگذرانید
این نشان می دهد که شما در کنار او هستید و نیازی نیست که برای جلب توجه شما کارهای احمقانه انجام دهد. صرف زمان کمی با فرزندتان اغلب – حتی فقط یک یا دو دقیقه – در طول روز یک راه موثر برای تقویت رابطه شما و جلوگیری از مشکلات رفتاری است.
انتظارات واقع بینانه داشته باشید
اگر روی یک یا دو هدف در یک زمان تمرکز کنید، تغییر آسان تر است. علاوه بر این، زمانی که برای بهبود رفتار فرزندتان تلاش می کنید، انتظار شکست های گاه به گاه را داشته باشید. هیچ کودکی (یا والدینی) کامل نیست.به خودتان و فرزندتان فرصت بدهید.
کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@