پیتر سینگر، فیلسوف اخلاق استرالیایی و نظریهپرداز برجستۀ اخلاق زیستی، در این کتاب میکوشد بر پایۀ شواهدی که بهویژه از نظریۀ بازیها وام گرفته، نشان دهد تفسیر دستراستی از سرشت انسان، بر پایۀ نظریۀ تکامل، ناصواب است و باید با تفسیری همکارانه که نفع فرد را در گرو نفع همگان میبیند جایگزین شود.
1- اگر هر دو اعتراف كنيد هر دو به 20 سال زندان محكوم ميشويد؛
2- اگر شما اعتراف كنيد و ديگري نه، شما آزاد و ديگري به 10 سال زندان محكوم ميشود؛
پاسخ خودخواهانه و بدون تامل لابد اين است كه اعتراف ميكنم و با اين كار خودم آزاد ميشوم و ديگري به زندان ميافتد. اما قطعا طرف ديگر هم به راحتي ميتواند همين تصميم را بگيرد و در نتيجه هر دو به زندان ميافتيم.
اما اگر كمي عاقبتانديشي به خرج دهيم، ميگوييم «10 سال با 20 سال خيلي فرق نميكند، هر دو سالهاي زيادي از عمر آدم را دربرميگيرد پس فرض را بر اين ميگذارم كه طرف ديگر هم همين قدر عاقبتانديش باشد! اگر يك درصد هم اين طور باشد، ميصرفد چون بعد از چند ماه خلاص ميشوم».
البته هيچ تضميني نيست كه چنين شود و اي بسا، من زبان نگشايم و ديگري اعتراف كند و من به 20 سال حبس محكوم شوم.
تصميم بر سكوت، نمونهاي بارز از خودخواهي منفعتطلبانه با در نظر گرفتن منافع مشترك و درازمدت است، كاري كه احتمالا همه ما در زندگي روزمره انجام ميدهيم و اساس حرف پيتر سينگر، فيلسوف استراليايي در كتاب كوچك و خواندني «چپ دارويني: سياست، تكامل، همكاري» همين نكته است. سينگر در اين كتاب كه اخيرا با ترجمه محمدمهدي هاتف توسط نشر كرگدن منتشر شده، ميكوشد ميان دو ديدگاه به ظاهر متنافر يعني چپگرايي و نظريه تكامل دارويني آشتي و پيوند برقرار كند.
سينگر در اين كتاب ميكوشد نشان بدهد كه بر خلاف تصور رايج و غالب پيشين چنين نيست كه نظريه تكامل صرفا به كار راستگرايان افراطي و طرفداران اقويا بيايد و توجيهي براي وضعيت فرادستي ايشان ايجاد كند. از ديد سينگر ميتوان داروينيسم را با سوسياليسم(چپگرايي) پيوند زد اما به شرط آنكه چپگرايان نگاهشان را به سرشت و طبيعت انسان تغيير دهند.
از سوي ديگر داروينيستها نيز بايد از تاكيد موكدشان بر تنازع براي بقا دست بكشند و بپذيرند كه چنين نيست كه الگوي همه فرآيندهاي طبيعي ميان انواع موجودات بر نزاع و جنگي سخت و خونين بنا شده بلكه بسياري از روندهاي طبيعي بر مبناي نوعي همكاري ايثارگرانه(دگرخواهانه) شكل گرفتهاند.
سينگر بر مبناي رويكرد فايدهباورانه خاص خود ميكوشد نشان بدهد كه اين ايثارگري منفعتطلبانه، رويكردي است كه بسياري از موجودات نه الزاما خودآگاهانه و كاملا ارادي، كار خود را بر مبناي آن پيش ميبرند. اما فرق اساسي انسان با ساير موجودات آن است كه خودآگاه است و ميتواند اين ايثارگري ناب(به تعبير ريچارد داوكينز) را عمدي و آگاهانه پي بگيرد: «چيزي كه پيش از اين هرگز در تمام تاريخ جهان وجود نداشته است».
سينگر با وامداري از داوكينز كه ميگويد انسان ميتواند عليه سازندگان خود قيام كند، مينويسد:
«ما نخستين نسلي هستيم كه نه تنها به تكامل يافته بودنمان واقفيم بلكه سازوكارهايي را كه با آنها تكامل يافتهايم و نيز اين را كه چگونه اين ميراث تكاملي بر رفتار ما اثر ميگذارد، ميشناسيم… براي نخستين بار از زماني كه حيات از سوپ بنيادين آغاز شده، موجوداتي پديد آمدهاند كه دريافتهاند چگونه به آنچه هستند، بدل شدهاند. براي كساني كه از افزايش قدرت حكومت و تشكيلات علمي هراس دارند اين امر ممكن است بيشتر خطر به شمار آيد تا منبعي براي آزادي. با اين حال در آيندهاي دورتر كه هنوز چيز زيادي از آن روشن نيست، اين امر ميتواند زمينهساز نوعي جديد از آزادي شود.»
با اين حساب فكر ميكنيد شما در زندان چه كار ميكنيد؟ آيا اعتراف ميكنيد و اميدواريد كه طرف مقابلتان آنقدر سادهلوح يا ايثارگر است كه سكوت كند يا شما نيز ناگزير و به خاطر منفعت مشترك به او اعتماد ميكنيد و سكوت ميكنيد بلكه او هم ساكت بماند و هر دو 6 ماه ديگر خوش و خرم در كنار خانواده به سر ببريم؟
توجه: ایجاد لینک خرید کتاب تنها برای دسترسی آسان خوانندگان گرامی به کتاب است.
“سواد زندگی” در معرفی کتاب و دادن لینک خرید، با هیچ موسسه، ناشر یا کتابفروشی قرارداد یا توافق مالی ندارد.