بحران میان‌سالی (40 سالگی): علائم، پیامدها و راهکارهای غلبه بر آن

بحران میان‌سالی (40 سالگی): علائم، پیامدها و راهکارهای غلبه بر آن

به‌روزرسانی: مرداد ۱۳۹۹
بحران میان‌سالی در افراد به شکل‌های خفیف یا خطرناک بروز می‌کند و بر سلامتی، رفاه و وضعیت مالی افراد تأثیر می‌گذارد. اگر افراد علائم و نشانه‌های این دوران و بحران آن را بشناسند و به‌محض بروز این علائم، کاری انجام دهند، می‌توانند از آن به‌سلامت گذر کرده و این بحران را به فرصت خودشکوفایی تبدیل کنند.

سواد زندگی؛ توسعه توانمندی های فردی- همه کسانی که 35 سالگی را پشت سر گذاشته‌اند با تغییراتی که در خلق‌وخو، رفتار و احساساتشان پدید آمده آشنایند یا از دیدن علائمی در خود که سابقه نداشته تعجب کرده‌اند: بی‌قراری، ناامیدی، بی‌حوصلگی، تغییرات شغلی شتاب‌زده، و حتی رها کردن خانواده و سر به کوه و بیابان گذاشتن. این تغییرات ورود به دوران میان‌سالی را به یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های هر فرد در دوران میان‌سالی بدل می‌کند. در دوران میان‌سالی که 35 تا 55 سالگی را در برمی‌گیرد، فرد ممکن است نسبت به زندگی، پیشه یا شریک زندگی خود احساس ملال کند و برای ایجاد تغییر در زندگی خود، میلی قوی را حس کند. سویهٔ مثبت این دوران "آغاز فردیت" یا شروع فرایند تحقق نفس یا "خودشکوفایی" است که تا هنگام مرگ ادامه می‌یابد. در این درس ضمن تشریح علائم و پیامدهای میان‌سالی راهکارهای غلبه و گذر از بحران میان‌سالی ارائه‌شده است.

بحران میان‌سالی

بحران میان‌سالی چیست؟

اولین بار الیوت ژاک (Elliot Jaques) در سال ۱۹۶۵ مفهوم بحران میان‌سالی را مطرح کرد و روان‌شناسان پیروِ فروید (Freud) مانند کارل یونگ (Carl Jung) به صورتی گسترده از آن استفاده کردند. بحران میان‌سالی دوره‌ای طبیعی در زندگی افراد است که طی آن فرد از دورهٔ جوانی به دورهٔ میان‌سالی وارد می‌شود. اریک اریکسون، در نظریه معروف هشت مرحله‌ای خود، این مرحله را "بزرگ‌سالی میانه" نامید و این‌گونه توضیح داد: مرحله‌ای که مردم به‌طور طبیعی با سؤالاتی در مورد معنی و هدف زندگی خود دست‌وپنجه نرم می‌کنند. به اعتقاد اریکسون، با تنظیمات لازم در دوران میان‌سالی، افراد می‌توانند تا آخرین مرحله از زندگی، تحت عنوان "اواخر بزرگ‌سالی"، به رضایتی طولانی‌مدت دست یابند.

در دوره میان‌سالی، افراد دستاوردها، اهداف و داشته‌های فعلی‌شان را با آنچه در جوانی یا نوجوانی آرزو داشتند مقایسه می‌کنند. بنا به مطالعات  انجام‌شده، مردان و زنان بحران میان‌سالی را تجربه می‌کنند، اما علائم و پیامدهای این بحران در آن‌ها متفاوت است. مردان اغلب بر دستاوردهایشان تمرکز می‌کنند و تمایل دارند موفقیت‌هایشان را به اطرافیان ثابت کنند اما زنان تمایل دارند ظاهر فیزیکی و جذابیت‌های ظاهری‌شان را حفظ کنند. در مردان میان‌سالی با عصبانیت، پرخاشگری، بی‌تفاوتی و ترک کار یا منزل همراه است و در زنان با ناامیدی، افسردگی، بی‌حوصلگی و افسوس و سرزنش دیگران. ازآنجاکه اغلب میان‌سالان در این دوره فرزندان خود را بزرگ کرده و به‌عنوان والدین وظایف چندانی ندارند، مایل‌اند کارهایی انجام بدهند که در گذشته به دلیل وجود فرزندان از انجام آن چشم‌پوشی کرده بودند.

نکته جالب‌توجه این‌که، افرادی که در جوانی و نوجوانی با علایق و آرزوهای خود زندگی کرده و به راه خود رفته‌اند، کمتر از سایرین به بحران میان‌سالی دچار می‌شوند و پذیرش میان‌سالی برایشان راحت‌تر است؛ اما دستهٔ دیگر که اکثریت را تشکیل می‌دهند، ناگهان درمی‌یابند که سنشان بالا رفته، زمان گذشته و آن‌ها هنوز برای رؤیاها و آرزوهایشان کاری نکرده‌اند. آگاهی به این موضوع می‌تواند برای این گروه از مردان و زنان افسوس و پشیمانی زیادی به بار آورد و موجب بروز علائم و پیامدهای میان‌سالی در شکلی حاد شود.

 درهرحال، بحران میان‌سالی در این افراد به شکل‌های خفیف یا خطرناک بروز می‌کند و بر سلامتی، رفاه و وضعیت مالی افراد تأثیر می‌گذارد. اگر افراد علائم و نشانه‌های این دوران و بحران آن را بشناسند و به‌محض بروز این علائم، کاری انجام دهند، می‌توانند از آن به‌سلامت گذر کرده و این بحران را به فرصت خودشکوفایی تبدیل کنند.

علائم بحران میان‌سالی در مردان و زنان

همان‌طور که ذکر شد، یکی از شایع‌ترین نشانه‌هایی که در دوران بحران40سالگی دیده می‌شود آشفتگی روحی و افسردگی است. با استناد به مقاله‌ای که توسط مجله آمریکایی آتلانتیک به چاپ رسیده است، علائم افسردگی مرتبط با بحران میان‌سالی در مردان و زنان مقداری متفاوت خواهد بود. برای مثال اکثر بانوان حالاتی مشابه غم و اندوه، ناامیدی، فقدان احساس لذت و خستگی جسمی را تجربه می‌کنند. این در حالی است که آقایان علاوه بر این نشانه‌ها، با موارد زیر هم دست‌وپنجه نرم خواهند کرد:

- پرخاشگری

- تحریک‌پذیری

- افزایش ریسک‌پذیری

- از دست دادن کنترل

- عصبانیت ناگهانی

دکتر Stephen Mechanick مدیر گروه روان‌پزشکی بیمارستان برین مار می‌گوید: علت اختلاف در نشانه‌های بحران میان‌سالی میان زنان و مردان به‌ویژه درزمینهٔ اختلال افسردگی، به باورهای فرهنگی جای افتاده بین مردم بازمی‌گردد. بر اساس بخش بزرگی از این اعتقادات، مردان دارای خلق‌وخویی تهاجمی‌تر هستند و کمتر روی احساسات خود تمرکز می‌کنند؛ اما نمی‌توان این تفکر نسبتاً غالب را به‌کل یک جامعه تعمیم داد. عصبانیت علامت مشکلی زمینه‌ای است و لزوماً همیشه با افسردگی در ارتباط نخواهد بود. بدین ترتیب به‌احتمال‌زیاد زنان و مردان به یک نسبت با علائم بحران میان‌سالی روبه‌رو خواهند شد و تنها در چگونگی ابراز آن متفاوت خواهند بود.

پیامدهای بحران میان‌سالی

طبق مطالعه‌ای که نتایج آن در روزنامه نیویورک تایمز منتشر شد، پیامدهای ورود به یکی از اساسی‌ترین دهه‌های زندگی یعنی از 35 تا 55 سالگی می‌تواند از هر فردبه‌فرد دیگر بسیار متمایز باشد؛ اما به‌طورکلی حداقل یکی از موارد زیر تجربه خواهند شد:

تغییرات ناگهانی در خلق‌وخو، رفتار و احساسات

بروز تغییرات ناگهانی در فرد از اولین نشانه‌های دوران میان‌سالی است. کسانی که دچار بحران میان‌سالی می‌شوند ممکن است اقدام به تغییر ناگهانی شغل، روابط عاطفی، محل و شهر سکونت یا سرووضع خود کنند. این افراد میل شدیدی به ایجاد تغییر پیدا می‌کنند و در این زمینه تصمیم‌های شتابزده‌ای می‌گیرند که ممکن است قابل‌برگشت نباشد.

تغییر در عادات خواب

دوره میان‌سالی با تغییر در عادات خوابیدن فرد به‌صورت ناتوانی در خوابیدن یا میل به زیاد خوابیدن همراه است. این تغییر در خواب مستقیماً بر روی زندگی روزانه فرد تأثیر گذاشته و پیامدهای منفی به همراه دارد.

تغییر در روابط و جایگزینی دوستان قدیم با رفقای جدیدِ جوان

فردی که با بحران میان‌سالی درگیر است از طی شدن جوانی خود و نزدیکی به مرگ بیمناک شده و ناخودآگاه برای مقابله با این مسأله با رفقای قدیم خود که یادآور سن واقعی و گذشتهٔ به گمان او ازدست‌رفته هستند قطع رابطه کرده و در جستجوی یافتن دوستان جوان برمی‌آید تا در رابطه با جوانان میان‌سالی خود را فراموش کند.

توجه زیاد به‌ظاهر

افراد درگیر با بحران میان‌سالی برای به تعویق انداختن درک خود از میان‌سالی بیش از گذشته به سرووضع و ظاهر خود حساس شده به اقداماتی ازجمله رنگ کردن موها، تراشیدن ریش و سبیل، پوشیدن لباس جوانانه و به‌کارگیری انواع کرم‌ها برای رفع چین‌وچروک از پوست صورت و بدن دست می‌زنند.

احساس ناامیدی و بی‌تفاوتی

ممکن است یک فرد با فرارسیدن دوران میانی زندگی به‌مرور و ارزیابی دستاوردها و شکست‌های خود چه در روابط عاشقانه و چه ازنظر مالی، اخلاقی و دانشگاهی بپردازد. باوجودآنکه ممکن است در سنین دیگر دیدگاه سالم‌تری به این دسته مسائل وجود داشته باشد، اما بحران میان‌سالی سبب می‌شود که مردم به‌ویژه مردان با حساسیت بیشتری به موارد مذکور نگاه کنند و دچار احساسات منفی مانند عدم موفقیت، اندوه، فقدان و ناامیدی شوند.

ترس از مرگ

یکی دیگر از علائمی که به‌کرات دیده می‌شود، ترس و دلهره شدید ناشی از تفکر پیرامون موضوع مرگ خواهد بود. بازهم این مشکل بیش از بانوان به سراغ آقایان خواهد رفت و با القای مداوم احساس ناراحتی، اضطراب و عصبانیت را تبدیل به همراهانی طبیعی خواهد ساخت.

استرس مالی

استرس مالی معمولاً به دلیل تصور بی‌کفایتی در تأمین نیازهای خود، همسر و فرزندان ایجاد می‌شود و به‌تدریج ذهن فرد را به تسخیر خود درخواهد آورد. درواقع حتی ممکن است هیچ‌گونه کمبود اقتصادی هم وجود نداشته باشد، اما بحران 40 سالگی منجر به افت سطح انرژی مغز علاوه بر بدن شده و تفکرات نادرست را تکرار می‌کند.

تغییرات سلامتی

همان‌طور که می‌دانیم با افزایش سن سلول‌های بدن وارد روند پیری می‌شوند و ازاین‌رو یک سری مشکلات مرتبط با سلامت جسمانی تقریباً غیرقابل‌اجتناب هستند؛ اما بخش عمده‌ای از این چالش‌ها نیز به‌وسیله بحران 40 سالگی خلق می‌شوند و عملاً ازنظر علمی اثبات پذیر نیستند. برای مثال فشارخون بالا، کلسترول، دیابت و یا عدم توانایی برقراری رابطه جنسی مواردی هستند که با افزایش سن در ارتباط خواهند بود؛ اما هر یک از این مشکلات با استرس، اضطراب دائمی و احساس ترس تشدید می‌شوند و این در حالی است که انسان با یک ذهن آرام قادر به حل شمار زیادی از بیماری‌های خود خواهد بود.

سایر

ازجمله دیگر عوارض بحران میان‌سالی می‌توان به افزایش یا کاهش شدید وزن، حسادت ورزی، بی‌خوابی، احساس کلافگی، بی‌توجهی به‌ظاهر، عدم توانایی تصمیم‌گیری، مشکلات ارتباطی و فراموش‌کاری اشاره کرد.

راهکار غلبه و گذر از بحران میان‌سالی

دوران میان‌سالی به‌عنوان بخشی طبیعی از زندگی برای تمام افراد وجود دارد. مطالعات روانشناسان نشان می‌دهد که وجود این دوران الزاماً با بروز بحران و پیامدهای منفی همراه نیست و می‌توان با لحاظ کردن مواردی میان‌سالی را به نقطه عطفی برای پختگی و خودشکوفایی فردی بدل کرد.

پذیرش و شناخت میان‌سالی

روبرو شدن با دوران جدیدی از زندگی که با تغییرات فیزیولوژیکی و ذهنی در انسان همراه است و پذیرش آن مهم‌ترین رویکردی است که ما را درافتادن به بحران میان‌سالی حفظ می‌کند. آگاهی یافتن از تغییرات خلقی و رفتاری این دوران فرد را کمک می‌کند تا به شناسایی خود دست یابد و بتواند خود را برای مواجهه با تغییرات پیش رو آماده کند.

پرهیز از شتاب‌زدگی

دوران میان‌سالی با افزایش ریسک همراه است و میل شدید به تغییر در بسیاری از اوقات سبب اقداماتی می‌شود که پیامدهایی منفی و زیان‌بار برای شخص به همراه دارد. ازاین‌رو در این دوره تصمیمات خود را با اطرافیان و معتمدانی بزرگ‌تر از خود در میان بگذارید یا انجام آن را موکول به بعد کنید. همچنین نوشتن تصمیم‌ها و مرور مجدد آن می‌تواند شمارا از اتخاذ تصمیم‌های شتاب‌زده مصون دارد.

تجدید عشق با همسر خود

یکی از پیامدهای بحران میان‌سالی نیاز افراد به روابط عاطفی جدید و پرشور است. اگر شخص نتواند این رابط را درون خانواده و با همسر خود تجدید و احیا کند به روابط خارج از ازدواج خود سوق می‌یابد که بدترین ضربه را به زندگی او وارد می‌آورد. پس لازم است تلاش کنیم تا در میان‌سالی روابط عاطفی و عاشقانه خود را با همسر خویش احیا کنیم و با طرح موضوع و اجرای برنامه‌ها و ایده‌های مناسب این مرحله را به تجدید میثاق عاطفی با همسر وزندگی زناشویی تبدیل کنیم.

مراقبه و ذهن آگاهی

در دوران میان‌سالی و در پیِ آگاهی به ناپایداری زندگی و حتمی بودن مرگ، بهترین راهکار درنیفتادن به ناامیدی و افسردگی ناشی از آگاهی به مرگ و استفاده مثبت از آن در پیش گرفتن مراقبه است به هر روش و با هر مسلکی که موردعلاقه فرد باشد. مراقبه و ذهن آگاهی تأثیر بسیار مؤثری در کاهش اضطراب و استرس ناشی از میان‌سالی داشته و زمینه را برای خودشکوفایی فرد و رضایتمندی از زندگی مهیا می‌کند.

بحران میان‌سالی چقدر طول می‌کشد؟

روانشناسان دانشگاه استفورد معتقد هستند که مدت‌زمان پایداری این بحران از هر فردبه‌فرد دیگر کاملاً متفاوت است و وابستگی زیادی به تفاوت‌های روان‌شناختی میان افراد دارد؛ اما بر اساس یافته‌های مطالعه مذکور چنانچه هیچ‌گونه اقدامی در جهت درمان و بهبودی انجام نشود، بحران40سالگی می‌تواند تا5سال از عمر فرد را درگیر خود سازد و پیامدهایی را ایجاد کند که گاهی برطرف ساختن آن‌ها چندین سال دیگر طول خواهد کشید.

 این در حالی است که آگاهی و پذیرش میان‌سالی و انجام مراقبه و تمرینات ذهن آگاهی در کنار احیای روابط عاشقانه با همسر و سایر موارد می‌توانند نتیجه را به‌کلی تغییر دهد.


کانال سواد زندگی در تلگرام:savadzendegi@


اشتراک‌گذاری
بدون نظر
خبرهای مرتبط
مطالب پیشنهادی
ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۳۴
انتشار یافته: ۳۲
مازیار
|
United States of America
|
۱۶:۰۳ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۴
1
11
سپاس
عالی بود
زهره
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۴
1
14
سلام و سپاس
موضوع خیلی خوب و مفیدی رو انتخاب کردید و بهش واقعا نیاز داشتم ممنون.
محسن خلیلی
|
India
|
۱۲:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۵
2
8
سلام. مخاطب همیشگی سواد زندگی هستم. میدونم که لابد نیاز بوده تبلیغات بزارین ولی لا اقل او رو پایین صفحه بیارین که مطالب اصلی دیده بشن . اینطوری خیلی توی ذوق می زنه.
علی نادری
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۵
1
5
مفید بود
داوود
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۵
0
16
با تشکر از زحماتتون.من از سر بی حوصلگی خیلی اتفاقی با این سایت و این مطلب مواجه شدم و فهمیدم من هم دچار بحران چهل سالگی شدم .مطالبتون خیلی برام مفید بود.
عزیز درویش اقاجانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۶
1
20
سلام ، خوشحال شدم که میبینم حداقل نفراتی هستند که بتوانند منو درک کنند . متاسفانه با خوندن مقاله شما متوجه شدم تا خرتناق تو این بحران غرق شدم و عدم درک درست از اطرافیانم ، مشکل جدیدی برام به وجود اورده که با خودم خیلی درگیر هستم . سوالاتی از خودم میپرسم که مغزم کشش حل و جواب اونو نداره . مثل یه کلاف سردرگم . اکثر نشانه های این بحران گریبانم رو گرفته . بیشتر تاسف عمر از دست رفته ، ترس از مرگ ، قصه راز افرینش ، و ...... مثل خوره به جونم افتاده ، نا امیدی ، پرخاشگری ، تنبلی بدون سابقه قبلی ، عدم رسیدگی به ظاهر ، نخوابیدن شبها ، افزایش وزن بی سابقه ، ....باور کنید تا دوسال پیش احساس توانایی داشتم در حد بالا ، ولی الان به خودم هم شک کردم که اصلا اون من بودم تو گذشته ؟ گفتم تمام این مشکلات وقتی با بیکاری به سراغ هرکس بره ، شدیدا اعتقاد دارم که خیلی نیاز به کمک داره تا اوضاع طبیعی بشه ، حالا من که کسی درکم نمیکنه و گاها این رفتارهای من باعث گرفتن چوب سرزنش تو دستاشون میشه و بر غرور و احترام من ضربه میخوره ، چیکار کنم . واقعا اصلا برا چی به این دنیا اومدیم ؟ اصلا ما چی هستیم ؟ انسان چیست ؟ چرا من شدم من ؟ دیوونه دارم میشم . کاش میفهمیدم
پاسخ ها
مجید
| Italy
سلام اقای درویش اقاجانی.متاسفانه دقیقا من هم عین مشکلات شمارو دارم. از همه بدتر اینکه مثل شما هیچکس زبون ادمو نمیفهمه و درکت نمیکنه و انگار تو تنها توی یک سیاره دیگه هستی.
این سوالات راز آفرینش مخ منم داره میخوره و من هم مثل شما فکر میکردم فقط من این فکرها توی سرم میاد. وقتی کامنت شمارو خوندم انگار یکی دقیقا مشکلات منو نوشته چون من هم تا چند سال پیش اونقدر پر انرژی و فعال بودم و از نظر مالی هم خداروشکر فوق العاده بودم. اما الان یه مدتیه دست به هر کاری میزنم نمیشه و هر دفعه هم با یکسری مشکلات اعتقادیم خودمو قانع میکنم.
به هر حال خوشحال میشم اگر افتخار بدید حداقل با هم یه مشورتهایی بکنیم یا درد دل. چون من خیلی دنبال یکی بودم که زبون همو بفهمیم و به حرفهام با چشم یه آدم متوهم نگاه نکنه. این ایمیل بنده هست خوشحال میشم ایمیل بزنید بعد شماره تماس بفرستم خدمتتون.
Majid.sabetkhooo@gmail.com
جــواد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۸
30
14
با سلام و تشکر، بیشتر مشکلات روحی انسان مربوط به عدم ارتباط با مبدأ و معاد هستی یعنی خداوند دارد، دوری از خدا موجب طیف وسیعی از مشکلات روحی و روانی میشود. بازگشت به خداوند و آموزه های دینی و پایبندی به شرع مقدس، هم نقش واکسن و هم نقش دارو و درمان را در ناراحتی ها و آسیب های روانی انسان دارد.
پاسخ ها
حمید
| Germany
بله کاملا با حرفتون موافقم
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of)
این راهکار، پاک کردن صورت مساله است و یک مسکن موقت
Ahmad
| Iran (Islamic Republic of)
جوابت توی قران هثت خدای که افریدتت میدونه مشکلت چیه باور کن قرانو با معنی بخون تا مو به تنت سیخ بشه و امیدت از یه بچه بالاتر بره
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۴
5
5
سلام ممنونم از مطلب مفیدی که در دسترس ما قرار دادید من هم دچار این بحران شدم اما به نظرم ربطی به اعتقاد نداره چرا که من خیلی اعتقاد به خدا و روز معاد دارم اما الان دچار یک سردرگمی بدی شدم و چون دوره کلاسهای اخلاق و معرفت رو گذروندم الان از خودم خیلی توقع بیشتری دارم ولی با این وجود کم آوردم و احساس میکنم عقلم خیلی رشد کرده اما رفتارم نه و چون این دو با هم همتراز نیست دچار کلافگی و ابهام در رفتار شدم و ناتوان در کنترل احساسات و رفتارم شدم و این خیلی اذیتم میکنه چون تا قبل از این خیلی آرام بودم ولی الان آرامشم رو از دست دادم ان شا الله که همگی بتونیم به سلامت از این بحران رد بشیم
سجاد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
0
6
شما فکر میکنید کم چیزیه شغلمو از دست دادم.اعتیاد رو آوردم و زندگیم داشت از هم میپاشید.هیچکس چیزی نمیدونه انگار من باعث همه مشکلاتم.خلاصه آگاه سازی این بیماری مهلک بعهده کیه تو جامعه ؟ قتل غارت فحشا.همش مال همین معضله اما متهم که میشی میری دادگاه [...] نمیگن هاری گرفتی.میگن با خدا در افتادی باید مجازات سنگین بشی .خدا وکیلی جامعه بی خیال و مریضی داریم.تا زخمی نشیم نمیگن بیمار.چی بگم پنج سال دست و پنجه آرد کردم .الان چجور دست تنها جمعش کنم.تیر خلاص.این مطلب هیچ وقت تیتر هیچ خبری در هیچ انتشاراتی ندیدم شاید در حواشی خبرها جراید بصورت ریز و گنگ.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۸:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
5
1
این بحران واقعی نیست و نتیجه تفسیر اجتماعی است , البته کاهش انرژی جسمی و پیری سلولی واقعی است اما ما هم یک موجود معمولی نیستیم و امکانات نهانی در مبارزه با آن داریم . دو فنی که با توجه به تجربه من نجات دهنده هستند عبارتند از تنسگریتی و مرور دوباره هر دو قرض گرفته شده از ناوالیسم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۴۸ - ۱۳۹۹/۱۰/۰۱
0
8
تشکر بابت موضوع مفیدی که انتخاب کردید.من هم در این بحران گیر کردم دقیقا با نظر دوستمون موافقم همش از خودم و دنیا سوال دارم کی بودم کجا هستم . نصف عمرم رفت و بیهوده گذشت . تازه افسوس خیلی کارها را می خورم که دوست داشتم انجام بدم و شد حسرت. خیلی بد که تو سن 41 سالگی بفهمی اصلا آدم خودت نبودی و بیشتر به خاطر خوش آمد دیگران و رضایت خانواده سپری کردی و زندگی کردی و صد افسوس ...
لطفا منو دعا کنید
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۰۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۶
0
3
بسیار مطلب مفید وعالی
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۰ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۱
1
0
سلام. به نظر من با هر دین و مسلکی، برای کمک به خودمون در این دوره از زندگی(میانسالی)، باید به دیگران کمک کنیم. کمک معنوی و مادی به اندازه وسع خودمون. این احساس فوق العاده مثبتی در انسان ایجاد میکنه
مهداد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۰۹ - ۱۳۹۹/۱۱/۰۲
2
27
به نظرم اینها همه به جامعه ای که در آن زندگی میکنید ربط داره . در جامعه ایران ما متاسفانه رشد افسردگی بسیار بالاست . دوپامین و سرتوئین دو ماده اصلی شادابی و تحرک انسانهاست .این ماده دردمغز تحت شرایطی خاص ترشح میشه . غذای خوب . شنیدن خبر خوش . لبخند و خوشحالی اطرافیان . کار موقعیت اجتماعی مناسب و خیلی چیزای دبگه . حالا ما تو این خراب شده کدومش رو داریم ؟ هر روز خبر بد . هر روز مشکلات بیشتر . هر روز فقر هر روز فساد ....
شما یه برنامه ساده آمریکن گت تلنت رو ببینید . طرف ۴۰ سالشه با چه انرژی میاد و خودشو نشون میده .به اندازه تمام عمر ما از اون شرایط لذت میبره . درسته همه جای دنیا مشکل و افسردگی هست اما نه اندازه ایران . حتی امار هم ایران رو افسرده ترین ملت شناخته . که واقعا درست هم هست ‌. شما دوستان عزیز هم این مشکلات رو به خودتون نگیرین . بدبختی و مشکل روحی ما ریشه عمیق در جامعمون داره . یا حق
پاسخ ها
يحيا
| Iran (Islamic Republic of)
نه عزيزم. ما اصلا نمي دونستيم چنين بحراني در زندگي انسان وجود دارد. از غربيها شنيديم.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۴۳ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
0
5
من یه چند وقتی دچار آین بحران شدم .همه اینا که نوشته بودید رو دارم و مخصوصا ترس از مرگ رو ، هر شب که میخوابم نصفه شب از خواب پا میشم یهو این ترس میاد سراغم که اگه من بمیرم چی میشه تا چند سال پیش اصلا از مردن نمیارسیدم و میگفتم مرک حق هر کسیه ولی جدیدا ، مخصوصا نیمه های شب چنان میترسم که عرق سرد میشینه رو بدنم و به ترسی منو میگیره که تا حالا تجربه نکرده بودن ، این جریان و یه مدته تقریبا هر شب دارم
به خدا دارم دیونه میشم اگه میشه کمکم کنید
ممنون
پاسخ ها
علی
| United States of America
خدا میخاد به راه راست هدایتت کنه تنها و تنها را خوندن نامه های خالقت که الله هست که توی قران باهات میخاد صحبت کنه برو به سمتش خدا دوستت داره که اینطوری داره تو رو به سمت خودش میکشونه
يحيا
| Iran (Islamic Republic of)
سراغ خدا را بگير که در همين نزديکي هاست. مجموعه مستند زندگي پس از زندگي را که پارسال از شبکه چهار پخش شد، دانلود کن و در ماه رمضان امسال ببين.
خلیل
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۰۶ - ۱۴۰۰/۰۳/۰۴
4
1
مطلب بسیار دردبخوری ست ولی خیلی بزرگنمایی شده
مجید واعظی نیا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۰۲ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۵
3
1
سلام ، به نظر و تجربه من، این بحران می‌تواند مبنای ژنتیک هم داشته باشد، من در اقوام نزدیک خودم دو نفر را که از نظر دیگر خصوصیات بسیار به هم شبیه بودند را درست در یک سن و به طور مشابه درگیر بحران چهل سالگی یافتم و بسیاری از مطالبی که در مقاله شما ذکر شد در مورد هر دوی آنها صدق میکرد⁦☹️⁩ موفق باشید
رویا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۳۲ - ۱۴۰۰/۰۵/۱۵
0
2
خیلی خوب بودمن همین مشکلات رودارم ولی نمی‌دونستم بحران ۴۰سالگی حالا متوجه شدم ممنون
رادی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۴۶ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۹
1
1
اگر در زندگی واقعیت را همراه و همسو با حقیقت کنیم، اکثر بحرانهای زندگی را کنترل کردیم، ظرف دنیا از نظر ماهیت چنین خاصیتی دارد که محل سختیها و بحرانها است، حال هر کس به فراخور شرائطی که در آن قرار دارد می بایست آن را مدیریت کند.
(راه حل من برای بحران، جبران است) و برای جبران می بایست تصمیم گرفت و حرکت کرد (حرکت)
مسعود
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۱۴ - ۱۴۰۰/۰۶/۳۰
3
4
سن به نظر من عدد هست همه اینها ساخته ذهن ما هست ریشه اصلی این بحران ها از نظر من نداشتن برنامه در زندگی هست اگر از هر سنی برنامه و هدف داشته باشیم مطمعننا چیزی به اسم حسرت گذشته وجود نداره اگر از همین چهل سالگی هم شروع کنیم منتها با هدف و پله پله مطمعنم که جواب عالی میشه گرفت چه بسا که خیلی از نامدار های دنیا از سنین چهل تازه شروع کردن و امید به زندگی داشتن یه مثال بهتر بزنم دقت کنید رئیس جمهور امریکا تو چه سنی شد رئیس جمهور ،پس تازه شروع برنامه جدید زندگیش هست لطفا الان نگید اینجا ایرانه چون ذهن بیمار تو‌امریکا هم باشه بیماره ببخشید اینجوری تموم کردم مطلبم رو موفق باشید دوستان چهل ساله
مجید
|
Italy
|
۱۸:۰۶ - ۱۴۰۰/۰۷/۱۱
1
1
متاسفانه من هم درگیر این موضوع هستم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۴:۰۴ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۸
0
3
با سلام. من نزدیک چهل سالمه. قبلا خیلی خوب اسامی افراد رو حفظ میکردم. الانم حفظ میکنم ولی وقتی میخوام بگم سریع یادم نمیاد. یه مشکلی که دارم اینه که هنوز توانایی فیزیکیم واسه کار خوبه ولی حسشو ندارم نمیدونم بی انگیزه شدم یا از بس که خیلی چیزا میخاستیم و از شانس ما نشد سرخورده شدم ولی از مرگم نمیترسم ولی از درد و بیماری میترسم. درد خیلی بده.
میم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۵۸ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۸
0
6
من به زودی ۴۵ ساله میشم. از ۴۲ سالگی تا به همین اواخر چند تا از علتئم رو تجربه کردم. بیشتر تو حوزه روابط شخصی و‌کاری دچار چالش بودم. شکر خدا الان ارامش و ثبات کافی دارم و بسیار از سن و زندگیم دارم لذت میبرم. دوستان عزیز تجربه شخصی من این بوده که شناخت خودمو نسبت به خودم بیشتر کردم. هرچه شناخت شما از خودتون کاملتر باشه سریعتر و راحت تر از این بحران عبور میکنید. حتما هدفگذاریهای شخصی داشته باشین، عبادت یا مدیتیشن داشته باشین، خودتونو دوست داشته باشین، ارتباطات خودتونو با اعضای خانواده تصحیح کنین. موفق باشین.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۲ - ۱۴۰۰/۰۹/۲۹
0
7
سلام من هم درگیر این بحران هستم ازنظراعتقادی هم خیلی معتقد بودم اصلا ربطی به اعتقادات خداشناسی و.....این حرفانداره ،،ولی خوب تغذیه خوب شامل انواع ویتامین‌ها میوه لبنیات در درمان خیلی تاثیر داره مسافرت و تفریح سرگرمی خیلی تاثیر داره طوریکه من وقتی که درجمعی که سر گرم تفریح وشادی هستند کلا به حالت قبل ازافسردگی برمیگردم خیلی شرایط بدی از اعماق وجودم آرزو میکنم هیچکس درکش نکنه
احمدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۹/۲۱
0
0
باسلام فکر میکردم افسرده و اضطراب دارم شدید الان فهمیدم بحران.... بد دردی هست از خودمم ناامیدم وبی حوصله کسی هم درک نمیکنه