سه‌شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۵
شک کردن به دانسته‌های خود، گام اول خودشناسی است       
کد خبر: ۴۴۱
تعداد نظرات: ۷ نظر

آيا طلاق موجب افسردگي می شود؟ / 5 پیشنهاد کاربردی برای "بعد از جدایی"

تصور غالب مردم مبني بر ابتلاي قطعي به افسردگي پسا طلاق صحت علمي ندارد و در اكثر موارد بين افرادي كه سابقه اختلالات روحي نداشته اند، شاهد هيچ گونه عارضه شديدي نخواهيم بود.

سواد زندگی؛ سواد عاطفی- اين روزها با قطعيت بيشتري مي توان گفت كه افراد با سابقه اختلالات اعصاب و روان و امراض روحي مانند افسردگي، با احتمال بيشتري به دنبال جدايي از همسران خود مبتلا به افسردگي پس از طلاق مي شوند. اين موضوع از نظر علمي نيز به اثبات رسيده است و يافته هاي مرتبط با آن در مجلات معتبري از جمله دانش روانشناسي باليني منتشر شده اند.

آيا طلاق موجب افسردگي می شود؟

مطالعات تاييد كننده

به گفته David Sbarra محقق دانشگاه آريزونا و سرپرست مطالعه اي كه نتايج آن در مجله دانش روانشناسي باليني به چاپ رسيد، وقايع استرس زا در زندگي و به ويژه آنهايي كه به ارتباطات عاطفي انسان مربوط مي شوند، بالاترين ريسك ايجاد پريشاني هاي احساسي از جمله افسردگي باليني را به همراه خواهند داشت.

همان طور كه گفته شد و با استناد به مطالعه ديگري از
پاب مد، احتمال بروز افسردگي پسا طلاق تنها در آن دسته از زوجيني بالا است كه در دوران قبل از ازدواج و يا حتي طي آن مراحلي از ابتلا به اين بيماري را گزارش داده باشند. تقريبا 60 درصد از شركت كنندگان اين مطالعه كه سابقه افسردگي داشتند و طي اجراي پژوهش از همسر خود جدا شده بودند، در ارزيابي هاي بعدي و پيگري هاي دوره اي پسا طلاق نيز آمار بالايي از ابتلا به انواع شديدتري از اين بيماري را نشان دادند.

در مقابل كساني كه طلاق گرفته بودند اما تجربه اي از افسردگي نداشتند، هيچ گونه ريسك افزايش يابنده از اين اختلال روحي را گزارش نکردند. لازم به ذكر است كه فقط 10 درصد از اين افراد در آينده دچار افسردگي شدند. اين تفاوت بزرگ 50 درصدي (60 درصد در برابر 10 درصد)، محققان را به شگفتي وا داشت.

بر اساس مقالات منتشر شده توسط انجمن روانشناسي آمريكا، چنين يافته هايي از اهميت بسيار زيادي برخوردار هستند. زيرا در درجه اول نشان مي دهند كه تصور غالب مردم مبني بر ابتلاي قطعي به افسردگي پسا طلاق صحت علمي ندارد و در اكثر موارد بين افرادي كه سابقه اختلالات روحي نداشته اند، شاهد هيچ گونه عارضه شديدي نخواهيم بود.
بدين ترتيب هرچند ممكن است جدايي عاطفي و طلاق ريسك تشديد ناسازگاري هاي رفتاري را بالا ببرد، اما به خودي خود عامل ابتلا به افسردگي نخواهد بود.

اما چرا سابقه قبلي تا اين اندازه مهم است و طي مطالعات مختلف بارها بر آن تاكيد شده است؟
زيرا افرادي كه پيش تر فازهاي متفاوتي از افسردگي را تجربه كرده اند، در‌ آينده نيز ظرفيت رواني كمتري براي رويارويي با عوارض ناخواسته دوران پس از طلاق خواهند داشت و همين موضوع مي تواند كيفيت زندگي آنها و اطرفيانشان را تحت تاثير قرار دهد. قطعاَ اين افراد نيازمند توجه و حمايت بيشتري از جانب خانواده خود خواهند بود و جلسات مشاوره درماني نيز مي تواند در نقش يك عامل ياري رسان اساسي وارد عمل شود.

علاوه بر موارد عنوان شده، اخيرا مطالعه اي در مجله بهداشت و رفتار اجتماعي به چاپ رسيده است. طبق نتايج اين تحقيق، افرادي كه از همسر خود جدا شده اند و يا وي را از دست داده اند، 20 درصد بيش از اشخاص متاهل به بيماري هاي مزمن از جمله امراض قلبي- عروقي، ديابت و سرطان مبتلا مي شوند.

پژوهشي ديگر از مجله علم روانشناسي نشان مي دهد كه سطح شادماني در افراد با نزديك شدن آنها به زمان مقرر شده براي طلاق كاهش مي يابد. البته در صورتي كه زوجين از آگاهي و مهارت كافي برخوردار باشند، مي توانند عوارض روحي - رواني طلاق را به حداقل ميزان ممكن كاهش دهند و ظرف مدت زماني كوتاه به زندگي عادي خود باز گردند.

در ادامه نگاهي به چندين مورد از موثرترين روش هاي اثبات شده خواهيم داشت:

1. ايجاد سرگرمي هاي متفاوت و مورد علاقه

يكي از بهترين روش هاي ممكن براي كاهش اضطراب، استرس و احتمال ابتلا به امراض روحي پس از طلاق، "خود سرگرم سازي" است.

در يكي از مقالات
روزنامه نیویورک تایمز، نويسنده خاطره جالبي را در اين زمينه ارائه مي دهد كه نشان دهنده اهميت بالاي مشغول شدن به فعاليت هاي محبوب است:
"فكر مي كنم تنها چيزي كه مادرم را طي سال ها پس از جدايي از پدرم در سلامت كامل رواني نگاه داشت، همان پتوهاي كوچك پشمي زيبايي بود كه براي من، خواهرانم و هر كسي كه بين سال هاي 1982 تا 85 ازدواج كرده بود، مي بافت. مادرم معتقد بود كه اين كار با درگير ساختن ذهن وي، غم انباشته شده در قلبش را تسكين داده است. بافندگي ممكن است براي فردي ديگر علاقه وي به شنا و براي شخص بعدي كتاب خواني باشد. مهم اين است كه خود را به خوبي بشناسيم و بدانيم كه كدام فعاليت منظم دلخواه مي تواند به ما آرامش ذهني و عاطفي را باز گرداند."

2. کار و فعالیت

يكي از مهم ترين چالش هايي كه زوج ها پس از جدايي با آن رو به رو مي شوند، چگونگي استمرار شغلي است. طبيعي است كه طلاق باعث شود ميل به هيچ كاري را نداشته باشيد و حضور در اجتماع و حتي كار كردن برايتان دشوار باشد.
 كار خارج از خانه و در واقع "داشتن يك شغل" شما را وادار به استفاده از رفتار هاي اجتماعي مي كند. يعني مجبور هستيد با همكاران خود گفت و گو كنيد، لبخند بزنيد و جزئي از محيط كارتان باشيد. اين اجبار هرچند كه در ابتدا و چه بسا براي مدتي طولاني ناخوشايند خواهد بود، اما به تدريج ذهن تان را مشغول كرده و عوارض ناخواسته طلاق به ويژه احتمال افسردگي را كاهش مي دهد.

بايد خود را ملزم به ادامه كار و فعاليت كنيد. اگر اتخاذ چنين رويكردي برايتان سخت است، از اعضاي خانواده و يا دوستان نزديك كمك بخواهيد. 

3.  برنامه ريزي برای هر کاری

رابرتا تمس روان درمانگر و نويسنده كتاب "يافتن راه خود از طريق اندوه و يادگيري زندگي دوباره"، فعاليت هايي را پيشنهاد مي كند كه در هر فقداني - از جمله طلاق - ياري رسان خواهند بود: يكي از اين روش ها، برنامه ريزي است، برنامه ريزي براي همه چيز.
اين متد به خصوص براي كساني كه به افسردگي پسا طلاق مبتلا مي شوند، توصيه می شود. بايد براي هر كاري برنامه اي دقيق تهيه شود.

يك تقويم بخريد و تمام روزهاي آن را پر كنيد. براي خريد لباسي جديد، سفر، يادگيري نقاشي و هر آنچه كه مايل هستيد برنامه اي ويژه تدارك ببينيد. پس از آن كه اين مرحله را پشت سر گذاشتيد، به خودتان فرصت دهيد. ذهن شما به مرور زمان و در چارچوب آگاهي از برنامه هاي يادداشت شده، به بازسازي خود مي پردازد. همچنين برنامه ريزي براي آينده، به محقق شدن آنها كمك مي كند.

4. خاك برداري و سازماندهي مجدد

يك روش مفيد و كاربردي براي پايان دهي به غم و اندوه به جاي مانده از رابطه اي شكست خورده، پاك كردن كمدها، گالري تصاوير، آلبوم هاي قديمي و هر گوشه اي از خانه است كه خاطره اي را با خود يدك مي كشد.
البته نيازي نيست كه همه اين كارها را طي يك شب انجام دهيد. مي توانيد به تدريج هر چيزي كه شما را به ياد همسر سابق تان مي اندازد، با وسيله اي جديد جايگزين كنيد. با برنامه ريزي براي مراحل مختلف اين خاك برداري، اجراي آن آسان تر خواهد شد.

5. استراحت و بازيابي انرژي

کلی مکدنیل در كتاب خود به نام "آماده بهبودي" به نكته اي ساده اما مهم اشاره مي كند كه اكثراَ از آن غافل هستيم: انرژي مورد نياز به منظور اتمام قانوني و احساسي يك زندگي مشترك، با خستگي ناشي از يك شغل تمام وقت برابري مي كند.

اگر بخواهيم صادق باشيم، اين دشوارترين كاري است كه بايد انجام دهيد. از اين رو علاوه بر لزوم حمايت اعضاي خانواده و دوستان نزديك، شما نيازمند استراحت و بازيابي انرژي هستید. براي اين منظور نيز بايد فعاليت هاي ضروري زندگي خود را تا جاي امكان ساده سازي كنيد تا در مرحله بازيابي حداقل ميزان انرژي ممكن را از دست بدهيد.

 کانال سواد زندگی در تلگرام:  savadzendegi@

جدیدترین درس ها
پربازدید ها
دعوت از دوستان
ایمیل دوستان خود را جهت دعوت وارد کنید